دیگه خسته شدم تحمل ندارم چرا آخه اونجوری که دلم میخواست نشد زندگی کنم انگار خدا واقعا منو نمیبینه اینا همه به کنار اینکه هیچکسو تو زندگیم ندارم که بشینم بهش بگم دردم چیه خودش یه درد دیگست
چرا به خود خدا پناه نمی بری؟چرا به خدا دردت رو نمیگی چرا در برابر اون گریه نمیکنی و اون رو تکیه گاهت نمیکنی میخوای به یه موجود خاکی تکیه کنی و خدایی که همونو افریده رو ول کنی؟!؛گاهی وقت هل دردهات بخاطر این نیست که خدا دوست داره یا تورو نمیبینه بلکه میخواد واکنش تورو ببینه که ایا تو بیدار میشی و به سوی اون پناه می بری یا همچنلن دست به دامن غیرخدایی؟! لطفا بیدار شو:(