2777
2789

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

خدا؟؟؟؟؟؟فامیل پدری من چه می‌دونن خدا کیه و متاسفانه من رو وادار به ازدواج با پسر عمو کرد.یکی آشغالت ...

یاد یه شعر افتادم همیشه همسایمون واسم میخوند

دل بی غم دراین دنیا نباشد ....اگر باشد دگر ادم نباشد😔😔

تو عالم بچگی خواهرم ، بچه خوشگلی بود

همه ازش تعریف میکردند ولی هیچ کس در مورد من چیزی نمیگفت

یادمه ی بار مامان بزرگم کلی ازش تعریف کرد من منتظر بودم بعدش در مورد من بگه ولی هیچی نگفت. مامان بزرگم و بقیه نمازشون رو خوندند رفتند ولی من توی اتاق موندم در واقعا رمقی نداشتم ک از جام بلند بشم😭

اگه این کارو کنی که واقا ممنونت میشم



خواهشا بعضی هاتون من درآوردی هاتون نسبت ندین به سخنان قرآن، اگه مطمئنین سخن قرآنه، اگه راست میگی بگو کدوم آیه تا بریم تفسیر درستش پیدا کنیم..... بارها شده خواستن اعتقاد منو زیرسوال ببرن گفتن خدا تو قرآن گفته وقتی گفتم کدوم آیه دیگه ساکت شدن!!!

مامانم خیانت میکرد به بابام جلو‌چشمای ما می‌رفت با مرده...سوار ماشینش میشد و ما میموندین تو ماشین اون می‌رفت وسط باغ برا رابطه......

اسبابازی مارو آتیش میزد مامانم و کتکمون میزد 

یکیم به من میگف قاتل ...

و تو غذای عمه و عموهام تف میکرد 

اینکه توی اوج نوجوونیم درگیر مسائلی شدم که فقط من میتونستم جمعش کنم درسته جمعش کردم قضیه ای رو که اصلا ب من ربط نداشت اما باید بگم یک سال از زندگیم سوخت شد دود شد 

باعث و بانیشو هرگز از اون روز ندیدم و نخواهم دید و هرگز در حدی ندونستمش که گله گی کنم پیشش  فقط میدونم اآه من تا ابد یک لحظه ارومش نمیزاره خدا ازش نگذره 

...اگروسواس فکری دارید اولین تاپیکم رو بخونید  زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست /هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رود /صحنه پیوسته ب جاست/ خرم آن نغمه که مردم بسپارندبه یاد                                                                             

خب بابای آشغالم و خانوادش یه مشت جونور سفیدن. مامانم سبزه.اعتماد به نفس مامانم رو هم ازش گرفت.بهش می ...

حالا قسمت جالبترش اینکه مامان من سبزس و من ب اون رفتم🙁حالا باز اگ بابام مسخره کنه یچیزی

بابام سفیده ، زیاد چیزی نمیگه ولی مامانم همممیشه منو میکوبید خاهرمو ک پوستش ب بابام رفته رو میکوبید تو سرم داداشمو میکوبید تو سرم بهم میگف هیجکس تفشم روت نمیندازه حالامن بهش رفته بودما 

حالا قسمت جالبترش اینکه مامان من سبزس و من ب اون رفتم🙁حالا باز اگ بابام مسخره کنه یچیزی بابام سفید ...

،😁😁😁😁آره. فکر کن خواهرم دنیا اومد من یازده سالم بود. خواهرم سفیدتر بود ظریف تر. مامانم به یه بچه ی یازده ساله می‌گفت بیا نگاش کن چه قدر ظریف و سفیده. بعد هم که صورتم جوش میزد و دست میزدم، می‌گفت خیلی خوشگلی که دست به جوشهات هم میزنی. چی بگم...الان که می‌نویسم اشکهام داره می‌ریزه. الان که خودم مادر شدم نمی‌دونم چه طور این کارها رو با من کردند. فکر کن از شدت استرس کنترل دستشویی رو تا مدتها تو بچگی نداشتم، مامانم به همه می‌گفت و مسخرم میکرد. تا یه مدت پیش یادآوری کرد دیگه ساکتش کردم

،😁😁😁😁آره. فکر کن خواهرم دنیا اومد من یازده سالم بود. خواهرم سفیدتر بود ظریف تر. مامانم به یه بچه ...

من وقتی میرم خونشون حالم تا مدتها داغونه مخصوصا الان ک عروس سرخ و سفید اوردن خونشون! الان ک چند ماهی میشه نمیرم خونشون خیلی حالم بهتر شده، تازه شاکی هم هستن میگن خجالت نمیکشی با خونوادت قهری! ولی من همش بهونه درس و کار و بچه داری رو میارم و اصلا ذره ای واسم مهم نیستن 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792