2777
2789
عنوان

پدرم در حال مرگه

| مشاهده متن کامل بحث + 7078 بازدید | 147 پست
چی بگم خدا دلت رو آروم کنه  من که پدرم تا لحظه آخر تو خونه بود  عمه ام هم مثل پدر شما بو ...

آسایشگاه ؟؟؟؟ چرا؟؟؟؟ هرگز.... من بابامو هر نیم ساعت جابجا میکنم زخم بسار نشه هر روز با روغن ماساژ میدم روزی چند بار پوشکشو عوض میکنم صدای نفساشو نشنوم میمیرم

The trouble is you think you have timeBuddha

پدر منم دکترها قطع امید کردن،سزطانش پیشزفت کرده بود

یمدت بیمارستان خصوصی بستری بود،بعد گف روحیم اونجا خراب میشه دائم میگف منو ببرید خونه ام😭😭😭با گاواژ تغذیه میشد همه چی میکس،آب براش مضر بود،بعد تز ۲۰ روز بغل داداشم ترکمون کرد😭😭😭

کاش هنوز داشتمش کاش هنوز بهم زنگ میزد،کاش میشد دستاشو ببوسم😭😭😭

خدایا برای همه نعمت هایت یک دنیا متشکرم🌹🌹🌹

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

آسایشگاه ؟؟؟؟ چرا؟؟؟؟ هرگز.... من بابامو هر نیم ساعت جابجا میکنم زخم بسار نشه هر روز با روغن ماساژ م ...

به خاطر خصوصی بودنش که تو بیمارستان دولتی نباشه 

هرچی آرزوی خوب مال تو❤️🌱 امضا خدا پای تک تک آرزوهای قشنگتون ❤️🌱الهی حکمت خدا با آرزوی تو دلتون یکی باشه 🌱❤️

روحش شاد .مادر منم هم بیمار بود فقط با پنبه خیس بهش اب میدادم.یادمع میگف ماساژم بده شاید نیم ساعت طو ...

اخ انگار تو منی،منم مادر عزیزمو میبردم داخل حیاط زیر افتاب براش جاشو مینداختم،دست و پاها و کمرشو ماساژ میدادم مث شما دستم خسته میشد،دستام چرب میشد ولی خدابیامرز انگار آروم میشد غر نمیزدم،اشکم درومد،

ای کاش که تا ابد نمیرد مادر...

عزیزم.شما هرکاری از دستتون بر میاد انجام بدید .عمر دست خداس ولی با این شرایط ک گفتی فکر نکنم بیشتر ۱ ...

آخه حس میکنم اگر زندگیشو وابسته به دستگاه کنم بیشتر خیانت کردم تا خدمت ...چون خواسته خودشم بود

بابام اگه هوشیار شه خودشو تو اون وضع ببینه قطعا سکته میکنه ...دق میکنه

The trouble is you think you have timeBuddha

تقریبا دوماه پدر عزیزمو از دست دادم😭 ده روز تو آی سی بود و آسمونی شد پرسنل بی وجدان بیمازستان ذره ای جابجاش نکردن روزی که تو غسال خونه دیدمش تمام بدنش زخم بود الهی خیر نبینن



آسایشگاه ؟؟؟؟ چرا؟؟؟؟ هرگز.... من بابامو هر نیم ساعت جابجا میکنم زخم بسار نشه هر روز با روغن ماساژ م ...

الهی بگردم 

انشالله خوب بشن 

پدربزرگ منم همینجوری شد و دو تا برادرم پزشکن 

گلوشو سوراخ کردن غذا میدادن و بعد چند روز فوت شد😔

واقعا دلم گرفت تصمیم سختیه 

الان مادرم اینا میگن الکی برای چند روز بیشتر بنده خدا رو زجر دادیم 

بعنی میگی کاش میبردم و لوله گذاری میکردم منتظر کسی مثل شما بودم ببرم بیمارستان؟

نه پدرم مثل پدر شما نبود پدرم ۴۰روز تو بیمارستان بود وبا لوله تغذیه میشد ازدماغ.وقتی مرخصش کردن بهم آموزش دادن که چطور از راه لوله بهش غذا بدم .ومن چند مرتبه انجام دادم ولی چون اینجور مریضا دیگه تعادل سابقو ندارن شب که خوابم برده بود لوله رو از دماغش کشیده بود. ومن شروع کردم باسرنگ آب و غذا دادن.بعد دو روز حسابی از نظر تغذیه بهتر شد ولی دیگه روز هشتم از بینمون رفت.ومن هنوز با مرگش کنار نیومدم.درد خیلی بزرگیه.فقط خودم وخدام میدونیم که من چی میکشم.

ممنون باید فردا قضیه بیمارستان و با خانواده م مطرح کنم

ان شاالله ک پدرتون شفا پیدا کنند ، میدونم شرایط سختی داری ولی واقعا بهترین کار اینه ک نهایت تلاشتون و بکنید تا بعدا حسرتی نباشه 😔😔

منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر      لای موهای تو گم کرد خداوندش را ...🥀🥀     دشمنت را هم چو میخ خیمه می خواهم ، مُدام                  سر به سنگ و تن به خاک و ریسمان در گــردنش 🥺🥹💫💫
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز