سلام
من ۳ یا ۴ سالی میشه طلاق گرفتم اما وقتی همه فک فامیل موقع عروسی شوهرم اومدن بهم پیامک دادن که مبارک باشه واقعا تعجب کرده بودم خبر نداشتم که دوباره زن گرفته😭
من واقعا با تمام وجودم براش همسر بودم ، من واقعا عاشقانه دوستش داشتم
نمی دونم چی شد
سر سرطان سینه تا متوجه شد گفت برای اینکه خوب بشی بهتره بستری بشی، منم همین کار رو کردم
بعد چند ماه که درمان نشدم ، عمل کردم و سینه هامو پرداختم
وقتی برگشتم خونه کامل باهام سرد شده بود بهم بی اهمیتی میکرد و اصلا منو نمیدید
شبا براش لباس خواب های تنگ و بدن نما میپوشیدم آرایش غلیظ میکردم اما انگار نه انگار که وجود داشتم
وقتی از سر کار برمیگشت
میرفت تو گوشیش و تا زمانی که میخواست بخوابه بیرون نمی اومد
هفته بعد عمل سینم ، دیگه جدا ازم میخوابید
یک روز یادش رفت گوشیشون ببره
منم رمز گوشیشو یک دفعه زیر چشمی دیده بودم
و دیدم یک زنه بهش پیام میده باهاش حرف میزنه درباره این جور چیز ها میگه
بعد وقتی پیام آخر شوهرمو دیدم قلبم شکست
نوشته بود من هر روز منتظرم این کنه بخوابه یا یه دلیل واسش بیارم تا بیام پیش تو😭😭😭
خیانت کار پست
بعد از طلاق که معلوم شد چه غلطی کرده منو پدر و مادرم انداختند بیمارستان روانی چون فکر میکردند حتما مشکل از منه مگرنه اصلا اون خیانت نمی کرد
بعد از اینکه از بیمارستان روانی اومدم بیرون رفتم پیش دوست
ولی وقتی فهمیدم دوباره زن گرفته
نشستم تا صبح گریه کردم چشمام خونه😭😭😭😭
دارم میمیرم