عفریته بودم واقعا یه عفریته به تمام معنا 😐
یادم میاد چه ظلمایی کردم از خدا طلب بخشش میکنم دخترارو میاوردم تو یه زمین که هنو ساخت نشده و کتک میزدم
یه بارم یه معتاد همسایمون بود تازه کشیده بود یه عالمه ترقه ریختم رو سرش خماریش پرید 😐تازه به دخترا شماره میدادم وسیله مخ زنی داییم بودم