2777
2789

من نمیتونم شاد باشم نمیدونم چرا اینجوری شدم قبلا اینطور نبودم ولی یه مدت یه مشکل خیلی خیلی بزرگ‌تو زندگیم به وجود آمد که سال ها طول کشید خدا روشکر مشکل حل شد و به دنبال اون مسائل دیگه هم داره حل میشه یکی یکی ولی من دیگه واقعا از هیچی لدت نمیبرم همش یه چیزی ته دلم هست .کارهای کوچیک‌تو ذهنم بزرگ میشه .الان یه  بچه ۴ ۵ ماهه دارم .خدا رو شکر سالمه زرنگه. خوشگله  ولی من اصلا لذت نمیبرم ‌همش استرس دارم نگرانم و با خودم میگم  اگه اگه اگه  مثلا از صبح بیدار میشم تا شب منتظرم شب بشه و بخوابه و نگرانم اگه امشب نخوابه؟؟خب نخوابه چی میشه هیچی ولی من تو ذهنم‌بزرگش میکنم .بعضی وقت ها بیشتر میشه این حس های بیخود این دلشوره ها آیت لذت نبردن از زندگی .الان چیزایی تو زندگیم دارم که ۵ سال پیش آرزوم بودولی شاد نیستم

هیچ کس نمیتونه همیشه شاد باشه 

چون کلا ساختار مغزمون اجازه نمیده

خلائی به شکل خداوند در قلب هر انسان وجود دارد و آن هرگز با هیچ چیز آفریده شده دیگری پر نمی گردد و آن فقط با خداوند پر می گردد.🦋                                                                           

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

دقیقا میفهمم چی میگی منم خیلی دختر شادی بودم ب قول معلممون ب ترک دیوارم میخندیدم اون موقع ها سعی می‌کردم زیاد نخندم ۱۴سالم بود مامانم رو از دست دادم دوتا خواهر کوچیکتر و بعدشم زن بابا اومد بعد زن بابام آرزوم شد یکبار مثل قبل ک ب ترک دیوار هم خندم میگرفت بخندم دیگه خییلیی سخت از ته دل میخندم اصلاااا نمیتونم با هم سن و سالای خودم در ارتباط باشم حس میکنم زیادی بچه هستن کلا با خانومای بالای ۲۹،۳۰سال میتونم رابطه بگیرم مگر اینکه دیگه ی هم سنوسالی پیدا بشه ک خیلی عاقل و پخته باشه نمیدونم این خوبه یا بد و ی استرس وحشتناااکیی گرفته بودم خداروشکر استرس رو درست کردم الان دیگه گهگداارریی سراغم میاد فکر میکنم باردارم امیدوارم اگه بودم این بارداری و مادرشدن منو تغییر بده

شک نکن بخاطر فشار عصبی هست ک داشتی سختی ک از ته دل حسش کنی واقعا درون آدم رو تغییر میده چرا اکثر افراد مسن مثل جوونا شاد نیستن غم و سختی ذره ذره شادی های وجودشون رو از بین برده امیدوارم هیچ وقت هیچ کس اون سختی ک باعث میشه تو ی تایم کوتاهی درون آدم بمیره یا پیر بشه رو حس نکنه سختی باشه ولی سختی های معمولی زندگی مثل کسب درامد سرماخوردگی بچه بزرگ کردن و...ن مشکلات بزرگ ک بعضا قابل حل نباشه یا خیلی سخت باشه

شک نکن بخاطر فشار عصبی هست ک داشتی سختی ک از ته دل حسش کنی واقعا درون آدم رو تغییر میده چرا اکثر افر ...

م خیلی آدم شادی نبودم از بچه گی علیرغم داشتن خانواده و زندگی خوب چون همیشه آدم کمال‌گرایی بودم  یه زمینه های افسردگی داشتم ولی بعد ها دقیقا تو اوج جوانی وقتی ۲۳ سالم بود یه مشکلی برامون پیش اومد چندین سال طول کشید تو اون داران با این که خیلی  سختی کشیدم تونستم خودم رو سرپا نگه دارم ولی انگار داغون شدم استرس اون روزها تو بند بند سلول هام هست واقعا بی انگیزه شدم و احساس پوچی میکنم 

سلام عزیزم میگم شما اخرش پیش کدوم دکتر رفتین تو ملایر؟راضی بودین؟

‏‌ انسانها همه چیو نابود میکنند، پنهان زندگی کن‌ !   ،،،،    حتی اگه فرشته هم باشی، باز هم یکی پیدا میشه که از صدای بال زدنت خوشش نمیاد   ،،،   هر کجا هدهد دانا برود کنج قفس، جغد ویرانه نشین مرشد مرغان بشود
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز