سلام البته که آدم با آدم فرق داره و انتظار جالبی نیسن که الان بیان بگن بله بله شوهر ماهم همینه. نه همین نیست یکی شاید اصلا هشت شب میاد میخوابه حالا مال شما ده میخوابه یکی یک میخوابه اصلا زمدگی آدما فرق داره اگه مقایسه کنید خودتون بیشتر اذیت میشید نه اونا توی زندگی شمان نه شما توی زندگی اونایید
در رابطه با شوهرتون هم اگه خیلی پیگیر باشید در نظرش میگه زنم گیر میده. حتی اگه به روتون نیاره...
ولی میتونید روند رو غیرمستقیم تغییر بدید به این صورت که اگه قبلاً سوال پیچ میکردید حالا سوال پیچش نکنید... مردا بیشتر از اینکه تلفنی صحبت کنن بعضیاشون دوست دارن زنشون پیامک بده من یک خانمی دیدم تایپک زده بود میگفت همسرم میگه زنگ نزن وقتی سرکارم کار دارم سرم شلوغه
حالا شما فرض کن این خانم زنگ می‌زده لابد کلی صحبتم میکرده پیش خودش میگفته دارم عشقمونو آبیاری میکنم. درحالی که خانما از حرف زدن خوششون میاد اما مردا نه مردا بیشتر محبت عملی خوششون میاد نه کلامی
برای تغییر چندتا پینشهاد هست، میشه توی روز یک پیامک عاشقانه کوتاه داد و منتظر جواب هم نبود. این ویام میتونه محتوای شاعرانه یا ... داشته باشه
یک بار در هفته سعی کنید طوری برنامه بچینید اگه فرزند دارید قبل از پدرش بره خونه کسی یا با دوستاش بره بیرون و براش آبمیوه بگیرید یاکیک یا... و موثع اومدبرید استقبالش و خسته نباشید بگید براش ببرید، اون موقع یک دقیقه حرف زدن هم یک دقیقه است .مردا خیلی از استقبال خوشش میاد. کار های غیرمستقیم اینطوری و همچنین تنوع در روابط میشه همسر رو کم کم به صحبت کشوند اما این فرایند زمان بره من توی کانالی میخوندم بعد یک مدت که مرد شارژ میشه کم کم فیتیله محبت رو یکم کم کنید خودش دلش تنگ میشه دنبال خانمش میاد
اما این روند چند ماهه است صبوری میطلبه
به نوعی فکر میکنم مردا همونطور که زیر دست خانوادشون بزرگ شدن، برای اینکه یکم محبت به خانواده جدید رو یاد بگیرن نیازه خانمشون هم براشون کلاس نامحسوس بزاره :)
اگه دلخوری خاصی بینمون پیش نیومده باشه زیاد، بخصوص تنها هم هستیم بیشتر مجبوریم باهم وقت بگذرونیم😀
یه جوری گفتی مراوده یاد سریال یوسف افتادم با زلیخا
بنظرم بگو یه مدت باشگاهو استخرشو حذف کنه
من علاقه ندارم به این چیزا بیشتر اهل مطالعه ام که اونم اگه بچم بذاره... حالاخداییش خودمم خوشم نمیاد یکسره پیله کنیم به هم و حرف بزنیم و ... ولی نه اینکه دیگه کلا تعطیل باشه. مثلا عیدا که چند روز خونس واقعا کلافه میشم چون همش میخواد کارا باب میلش باشه و کلا چند بار با هم دعوامون میشه.
شوهر من قتایی که این طرفا کار میکرد و شب میومد خونه کارش خیلی سنگین بود یه دوش میگرفت و مینشست گوشی نگا میکرد منم میشنستم پیشش چایی میاوردم قبل اینکه بیاد بخاطر اینکه خیلی تشنه میشد براش شربت خاکشیر درست میکردم یه پتو مینداختم چندتا بالش میزاشتم اومد راحت دراز بکشه چون خیلی خسته میشد ولی با این همه سعی میکرد وقتی اومد منو ببره بیرون با ماشین یه دور بزنیم همسر شماهم خستس بیچاره چکار کنه مگه چقد توان داره شماهم درکش کن بهش برس بشین پیشش موقع شام و اینا صحبت کنید اون صب ۶ بیدار میشه بره کار کنه شما خونه این راحتین شبا خابتون نمیاد چکار کنه بیچاره
