من خواهر ندارم خیلی تنها بودم داداشم زن گرفت شد همدم تنهاییم مثل خواهرم بود جمعه ها به عشق اون میرفتم خونه مادرم میگفتم خوبه تنها نیستم پدرمادرمو میگفتم میومدن خونم به برادرمم میگفتم میومدن خیلی شاد بودیم انقد زندگیمون خوب وقشنگ بود همش بگو بخند امروز فهمیدیم اثاثاشو جمع کردو رفت انقد گریه کردم دارم دق میکنم