دوتا دختر از جفتمون رد شدن یکیشون به من نگاه کرد گفت اه اه چندش
حالا من نسبت به شوهرم واقعا قشنگترم و واقعا دختر زشت و بدهیکلی نیستم..
خیلییییییی دلم شکست ضایع شدم
شوهرم هیچییی نگفت ولی یه ته لبخندی زد...
اعصابم خرابه
مشکل داشته قطعا
وگرنه ب اونچه ک در مورد ی غریبه ک داره رد میشه همچین نظری بده
دخترای ولگرد ...فکرش نکن
چه بی ادب بوده
چرابرنگشتی جرواجرش کنی؟
دختره ی روانی بی شعور !!!
تو چرا به خودت گرفتی ؟
فقط دعا کن اینجور. زنا و دخترای خونه خراب کن نسلشون منقرض بشه
شایدباشمانبودن صحبتهاے بین خودشون بوده
کاش همون جا یک جوابی میدادی بهش
تو الان توی بغل شوهرتی برو حالشو ببر یه دیوانه ای یه حرکتی زده هنوز درگیرشی به سپر عقب ماشینت
میخواستی بگی چندش خودت و جدوآبادتی آخرش میگفتی نکبت آویزون
منم چندروز پیش چنین اتفاقی برام افتاد قد من از همسرم نسبتا کوتاهتره و تو بازار بودیم دختره برگشت گفت حیف این شوهر قد بلند واسه توئه قد کوتاه
شوهرمم گفت من نفهمیدم وگرنه جوری میزدم تو دهنشکه پشیمون بشه از حرفی که گفته
😐🙄چه گوه خوریا واسه چی این حرفو زده دختره احمق
واقعا جرش ندادی؟😐😑
من بودم میگفتم از تو که بهترم .ک.نت هم سوخته آب یخ بریز 😐
چه پررو شدن وااااا
خودش حالا چه عنی بود مگه؟
شوهرت دیگه چرا لبخند زد
🙄🙄🙄🙄
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
35 ثانیه پیش
39 ثانیه پیش
41 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
