2777
2789

خیلی خستم،از آینده ناامیدم و بی انگیزه،اصلا اینجوری نبودم حالم از خودم به هم میخوره،من همیشه به بقیه مشاوره میدارم خودم.ن حوصله کاری و دارم نه هدف محکمی دارم نه انگیزه برای شروع دارم.مغزم شده پر از حسادت پر از مقایسه پر از آرزوی بد برای بقیه و فضولی تو زندگی این و اون،بخدا تا دو سال پیش ذره ای از این خصوصیات تو وجودم نبود،بچه دار شدن و بعد اون کلی مشکلات و افسردگی بعد زایمان من و به این روز انداخت،چیکار کنم کا خوب شم؟تا حالا تو اوج ناامیدی اتفاق خوبی براتون افتاده؟حس میکنم هیچوقت نمیتونم خونه بخرم و رفاه مالی داشته باشم.هیچوقت دگ عاشق همسرم نمیشم مثل قبل.هیچوقت به رویاهام نمیرسم.میدونم نباید اینارو بگم اما نمیدونم چجوری واقعا از سرم بیرونشون کنم.خیلی خستم خیلی😔

منم خیلی ناامیدم قبلا اینطور نبودم حس میکنم خودمو چش زدم 


باید ببینی دلیل اصلی ناراحتیت چیه ؟ مثلا داشتن خونه ؟ یا داشتن یه مهارت؟ چی؟

اگه دیدی شکستی... نمی‌گیره دستتو دستی... تو حس خوب پروازو بگیر...💫
منم خیلی ناامیدم قبلا اینطور نبودم حس میکنم خودمو چش زدم  باید ببینی دلیل اصلی ناراحتیت چیه ...

اول این ک مثل قبل اعتماد به نفس ندارم،خیانت شوهرم خ شکستم.

دلیل بعدیشم واقعا نداشتن رفاه مالی و در جا زدم تو زندگیمه.کوچیک ترین چیزی که بخام باید با کلی پس انداز و برنامه بگیرم.قبلا هم وضع مالیم همین بود اما امید داشتم.میرفتم سر کار و رابطم با شوهرم عالی بود و کلی هدف داشتم و براش تلاش میکردم‌.اما الان دگ هیچ امیدی ندارم و بجاش فقط حسرت دارم میخورم.دلم میخاد بازم مثل قبل امید داشته باشم و با انگیزه تلاش کنم تا ب چیزایی ک میخام برسم.ولی نمیتونم‌،خیلی تنبل شدم

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

منم یه ساله زایمان کردم این اواخر چندتا دعوای بد با شوهرم کردم ناامیدم خسته ام هیچ مشکلمون حل نمیشه

تازه پسرمم شکاف کام داره هفته دیگه عملشه تو این یه ماهه اخیرم همش مریض بوده الانم اسهال استفراغ شده. خیییییییلی خسته ام اما چاره ای جز زندگی کردن نداریم.

لعنت به زندگی

ولی اینو میدونم که همه به نوعی مشکل دارن.

به خودتو بچت فکر کن تا یکم هضم این روزا و غم و غصه ها واست راحت بشه. کاری که من میکنم جز این کاری از دستمون برنمیاد. بزرگترین تعمت سلامتیه خداتو شکر کن بچت سالمه

اول این ک مثل قبل اعتماد به نفس ندارم،خیانت شوهرم خ شکستم. دلیل بعدیشم واقعا نداشتن رفاه مالی و در ...

به نظرم همش بخاطر خیانته اره؟ 

این که میگی اعتماد به نفس نداری اینو بدون اصلا مقصر تو نبودی اتفاقا اونه که اعتماد به نفس نداره و خیانت میکنه با چند نفر ارتباط داره 

دلیل خیانت مشکل اونه نه تو تو هیچ تقصیری نداری 


درمورد پول هم هنوز فرصت هست خدا بزرگه اینده شاید بد نباشه شاید خیلی عالی باشه با یکم تلاش تو 

منم تنبل و بی ارادم درکت میکنم 

به نظرم باید به دلیل و چراها فکرکنی 

این که چرا باید امیدداشته باشی چرا باید تلاش کنی 

مثلا برای این که پول بیشتر به زندگیت بیاد برای این که بتونی خونه بهتر رهن کنی یا خونه بخری باید مهارت یاد بگیری باید کار کنی پول دربیاری 

باید هدف و چرایی پیدا کنی 

یا اگه دوست داری  و میشه سرکار قبلیت بری


به این چیزا فکرکن تو کاغذ بنویس

اگه دیدی شکستی... نمی‌گیره دستتو دستی... تو حس خوب پروازو بگیر...💫
به نظرم همش بخاطر خیانته اره؟  این که میگی اعتماد به نفس نداری اینو بدون اصلا مقصر تو نبودی ات ...

من اگر همت کنم میتونم ترید کار کنم که در آمدش خ عالیه،مهارتش و داشتم ولی ی تصادف کردم و بعد اون ول کردم ترید و چون گردنم شکست و نمیتونستم با لپتاپ کار کنم.دگ یادم رفت کم کم و الان باید دوباره تایم زیاد بزارم اموزش ببینم از اول اکانت بزنم و کار کنم.که اراده و انگیزشو ندارم.همه تایمم الکی میگذره،تا ساعت ۱۱ میخابم بعدم پامیشم کارامو میکنم ی جا دراز میکشم یا میرم بیرون‌.همش حسرت زندگی بقیه رو میخورم و حسادت میکنم و منتظرم برای بقیه یه اتفاق بد بیفته تا ببینم بقیه هم احساس بدی دارن😔😔از این حالت خودم بیشتر بدم میاد تا بی پولی و خیانتی که بهم شد،من قبلا ساعت ۴ صب بیدار میشدم تا ۹ آموزش ترید میدیدم و کار می‌کردم با لپتاپ،ساعت ۹ پسرم بیدار میشد دیگه به اون می‌رسیدم سر حوصله و با حس خوب و اصلا کاری به کسی نداشتم و خیلی امید داشتم به آینده خیلی شاد بودم.اصلا کاری نداشتم کی چیکار میکنه یا چی راجبم گفته،به هیچکس حسودی نمیکردم و برا دشمنمم بد نمیخاستم.اصلا غیبت نمیکردم.دوباره شب هم پسرم و ۱۰ میخابوندم تا ساعت ۲ کار می‌کردم.واقعا هم شاد بودم حتی اگر چیزی نداشتم یا تو خونه یه فیلم ساده میدیدم ولی الان تفریحم که میرم دگ اون حس شادی و ندارم.خیانت شوهرم در حد چت بود و چند بار بود،شاید اونم مقصر باشه ولی الان خودم باید خودمو بکشم بیرون از این وضع اما هر کار میکنم نمیشه.ارادم خیلی ضعیف شده.

منم یه ساله زایمان کردم این اواخر چندتا دعوای بد با شوهرم کردم ناامیدم خسته ام هیچ مشکلمون حل نمیشه ...

فقط خودمون میتونیم به خودمون کمک کنیم،مادر شدن برا خیلی خانما افسردگی میاره.ولی بخاطر کوچولو هامونم شده باید قوی باشیم.منم خستم اما خیلی دارم زور میزنم ک ی آینده خوب برا خودم و بچم بسازم و تنها چیزی ک بهم انگیزه میده پسرمخ

من اگر همت کنم میتونم ترید کار کنم که در آمدش خ عالیه،مهارتش و داشتم ولی ی تصادف کردم و بعد اون ول ک ...

درکت میکنم دقیقا 

این حالت بخاطر اینه که اونجوری که دوس داری نیستی برای همین میخوای بقیه هم خوب نباشن 

اگه باز به کاری که علاقه داری ادامه بدی به خودت افتخار میکنی و باز فکرت درگیر خودته و کاری به بقیه نداری 

نمیدونم چطوری ولی باید شروع کنی 

از این به بعد ساعت بذار رو زنگ صبح زود بیدار شوع موقع اذان بیدار شو حتی اگه نماز نمیخونی بلند شو شکرگذاری کن تو دفترت بنویس و بعد صبحونه بخور کتاب بخون هرکاری دوس داری بیرون برو دوش بگیر بعد شروع به اموزش دیدن کن 

میدونم برات سخته واقعا درک میکنم میفهمم ولی باید شروع کنی که عادت کنی باید عادت تو خودت ایجاد کنی و این عادت بد تنبلیو از بین ببری


حالا من تازه یه دیدم پیج تو اینستا میخواد یه چالش سه ماهه شروع کنه

هزینه هم نداره هرکس دوس داره میتونه انجام بده 

به نظرم تو هم بیا ببین چجوریه اگه دوس داری انجام بده 

چون تیمی هم هست شاید برات بهتر انگیزه بشه 

البته این که تیمیه اینطور نیست که باید بری پیششونا هرکی جدا خودش انجام میده


اگه دیدی شکستی... نمی‌گیره دستتو دستی... تو حس خوب پروازو بگیر...💫
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز