روز اول دانشگاه یه در ورودی داشتیم وسطش چاک خورده بود شبیه این فروشگاه زنجیره ای یا
منم هی هرچی هل میدادم میکشیدم فایده نداش
یه پسره پشتم بود میگف خانم از این ور
گفتم خب بزار درو اون وری بکشم
نگاه کردم از پشت شیشه چقد دارن منو نگاه میکنن
همچنان پسره: خانم از این ور
سرمو بلند کردم دیدم یکم اون ور تر یه جای بازه کلا
همه از اون ور میرن
هیچی دیگه روز اولی اعلام کردم ترم اولی ام