یکی از دوستام شب عقد وسایلشو جمع کرده بود رفته بود خونه خواهرشوهرش موند تا سه سال بعد که عروسی کردن. اون بیچاره هم یه خونه هفتاد متری و دو تا بچه داشت. اصلا نمیدونم چطوری تحملشون میکرد.
شاید هفته ای یکی دو شب میرفت خوابگاه بیشتر اونجا بود. جالبه پشت سرشم حرف میزد و میگفت نمیتونه خوب مراقب دو تا بچه دوسه ساله باشه و یهو میان تو اتاق پیش ما!!!!