اره گرونه من ی کت وشلوار خربدم هفتصد ی پارچه داشتم گفتم بدم خیاط بدوزه گفت هفتصد پشیمون شدم گفتم حاظرب با پارچه اش هفتصد شد خیلی در میاد
این دنیا از بدو تولدم بامن و خانواده ام خوب تا نکرد از بچگی وقتی نه سالم بود مادرم رو از دست دادم بدبختیهامون شروع شد دبگه رنگ ارامش رو ندیدبم تا الان که ۳۴ سالمه هرکی امضامو خوند واسه ارامش دلم یک شب منم مثل بقیه ادما راحت بخابم بگم خداروشکر مشکلاتمون تموم شد نفس راحت بکشم ۲۸ساله یادم رفته چطور