سلام دوستای خوبم
یه پیش زمینه بگم اول... من یکسال و چندماهه ک با یه آقایی تو رابطه هستم ک برای بدست آوردن من خیلی تلاش کرد ...حدود هفت ، هشت ماه دنبال من بود شمارمو بگیره
ولی کلا شخصیت خیلی سر‌ب زیر و مهربون و احساساتی داره و بشدت وابسته اس
خلاصه ک تو این مدت من مشکل خاصی باهاش نداشتم
از لحاظ خانوادگی هم باید بگم که من محدودیت دارم حتی تو زنگ زدن و....
بقیه رو پست بعد میگم زیاد نشه
بز
اما با همه چی کنار اومد
خیلی هم خانواده دوسته و اهل تشکیل زندگی
۶ ماه ک از آشنایی مون گذشت غیر مستقیم حرف از جدی شدن رابطه میزد و من کم کم فهمیدم ک این آقا هدفش جدیه
حتی دو روز پیش ک زنگ زده بود گفتم برم ممکنه بابام بفهمه تو دردسر بیوفتم
بعد گفت خب بفهمن میام با بابات رو در رو صحبت میکنم و اخلاق های بابامو پرسید یا میگفت شماره خونتون رو بده یا شماره باباتو..گاهی لازم میشه آدم با بزرگترا حرف بزنه و....
اینم اضافه کنم در حال حاضر رفته مشهد سرکار پیش داییش
امشب زنگ زد صداش یکم خسته بود اما میگفت ن خوبم
خلاصه وسط حرفامون گفت ی سوال بپرسم
الان من و تو حرف میزنیم آخرش چی میشه
انگار میخواست ازم یچیزی بشنوه
منم گفتم نمیدونم آخرشو تو تعیین میکنی
بعد گفت چرا من ؟ پس تو چی
و هی پرسید
منم گفتم بلاخره تا وقتی ک توعم باشی ، بخوای و عشق باشه من هستم
اگه نباشه نیستم
بعد خلاصه ک گفتم حالا تو بگو
گفت هرچی قسمت باشه ، همون
یه موقه من مُردم تو عروس بشی
بعد گفتم چیشد ک اینو پرسیدی
گفت صب اومد تو ذهنم گفتم ازت بپرسم البته چندماه پیش هم پرسیده بود
چند روز هم بود دیر پیاماشو سین میکردم
بنظرتون خوب جوابشو دادم ؟ چرا اینو پرسید ؟ حساس شم یا ن 🫠
امشبم خیلی دلتنگ خانواده و شهرش و اینا بود
سلام عزیزم
اگه خواستی استفاده کن
1 ساعت اولش رایگانه
هزینه تماس هم با خودشونه
