پسر خیلی آروم صبح از ساعت 6 میره 5 عصر بر میگرده
میگه دو ساعتی هم باید تو خونه کارکنم(ادامه کار صبحش)
میگه بهترین چیزی که تو این دنیا خوشحالم میکنه کمک کردن به نیازمند و دین خنده روی لباشه
زندگی رمانتیک رو میخواد به جای زندگی برونگرایی و...
و نماز خون هم هست
و اولش هم میگه به خاطر مشغله کاری زیاد مسافرت نمیتونه بیاد