بعد ۴ سال یه خواستگار اومده شرایطش نزدیکم نمی دونم چرا اصلا خواستگار ندارم
طرف یک سال از من بزرگتر جدا شده از زنش و یک پسر داره که از پسر من یک سال بزرگتر
مغازه باباش کار میکنه و خونه و ماشین داره
منم لیسانس آقا دیپلم
من مغازه دارم البته شریکی
خودش میگه خونم پاتوق دوستاش بوده ولی الان نیست نمیدونم چرا اینارو گفته
میترسم از اینکه معتاد باشه یا رفیق باز
البته الان خونه اجاره کرده تا خونه خودش تکمیل کنه آخر هفته هام از چهارشنبه تا جمعه خونه خودش با رفیقاش
بابامم تحقیق کرده از همسایه شون گفته خوبن
به نظرتون
چطوری تحقیق کنم میتونم با تعقیبش بشناسمش
به زن سابق شم زنگ زدم گفت باهش رفت و امد کنید خودتون بفهمید چرا واقعا
موندم ازدواج کنم
کیا ازدواج دومشون از سختی هاش بگین