من از وقتی که یادم میاد مدام دچار غم میشدم خیلی نگران از آینده نگرانی و ترس شدید از دست دادن خانواده.ترس از بیماری.بعضی
دوره ها بهتر بودم بعضی وقتا این حس شدید تر میشد مثلا الان نمیتونم شاد باشم احساس میکنم غم کل جهانو گرفته.واسه اتفاقای خوب هم ذوق ندارم چون فکر میکنم همه چی غیرقابل پیشبینیه.کل خوشبختیه آدما تو ثانیه ای میتونه تبدیل به بدبختی شه.گاهی اخبارو که دنبال میکنم و اتفاقات بدو میخونم تا چند روز ذهنم درگیره.حتی بچه هم بودم اخبار حوادث روزنامه ها و جدا میکردم میخوندم و استرس شدید میگرفتم .مسافرت اگه برم کل مسیر نگران تصادف و هزارجور اتفاق بد غیرقابل پیشبینی ام.شبا انقد غم تو دلم سنگینی میکنه که حس میکنم ممکنه شب قلبم بگیره بمیرم.چنتا اتفاق بد هم تو این یه ساله برام افتاد که باعث شده بدتر شم.شبا بیدار میشم دمای بدن و نفس پسرمو چک میکنم .نفس شوهرمو چک میکنم ببینم زندن یا نه.صبح بیدار میشم زنگ میزنم به مامانم ببینم همه چی خوبه یا نه.یادمه مدرسه که می رفتم موقع برگشت به خونه از زاه دور به خونمون نگا میکردم ببینم دور از جون پرچم سیاه به خونه نزده باشن.از زندگیم هیچ لذت نمیبرم.بنظرتون با قرص خوب میشم یا اثر کوتاه مدت و اعتیاد اور داره؟