چرا جملات سطحیتان را با «ما مردها با ما زنها»شروع میکنید؟لطفا کژی،کمبود های عاطفی و ایراداتتان را به پای کل جمعیت زنان یا مردان ننویسید.مثلا بگویید من زیاد دروغ میگویم نگویید ما مردها نمیتوانیم راست خیلی چیزها را بگوییم.یا بگویید من بداخلاقم نگویید ما زنها تمام پاییز خلقمان تنگ است...
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
من مادریام که روزی خونهاش از صدای بچههاش گرم بود، اما حالا بدون حضور دائمیشون زندگی میکنه.از همسر اولم جدا شدم، حالا در کنار همسر جدیدم مسیر تازهای رو شروع کردم…بچههام رو میبینم، از دیدنشون محروم نیستم— اما درد من، فقط ندیدن نیست…درد من اینه که نمیتونم هر روز، هر لحظه، مادری کنم همونجوری که دلم میخواد.مادری، فقط به اسم و دیدار نیست… به لمس لحظهلحظههاست.و من هنوز مامانم، با تمام جانم.لطفاً اگه داستان زندگیمو کامل نمیدونید، با قضاوت یا نگاه سنگین، زخم تازه نزنید.گاهی یه مادر، بچههاش رو داره… اما هنوز دلش واسه مادری کردن تنگه:)
قورمه سبزی.با مرغ سرخ شده و سس رب انار.سبزی سالاد ترشی زیتون.دوغ دلستر.من همیشه اینجور تدارک میبینم.بعضی وقتا خورش الو با کباب کوبیده یا مرغ میزارم.دیگه بستگی به خودت داره جقد بخوای هزینه کنی.میوه هم میوهای فصل رو میگیرم چندمدل.اول هم که میان با شربت بعد چای و شیرینی یا شکلات.بعدشام هم تخمه وچی میزارم
یه غدا نمیخوام چند مدل میخوام کمه سوپ اینا اره عالیه نه تو سینی نمیخوام بزارم ...
اره خوبه
چند مدل بود دیگه دو مدل😂
چرا جملات سطحیتان را با «ما مردها با ما زنها»شروع میکنید؟لطفا کژی،کمبود های عاطفی و ایراداتتان را به پای کل جمعیت زنان یا مردان ننویسید.مثلا بگویید من زیاد دروغ میگویم نگویید ما مردها نمیتوانیم راست خیلی چیزها را بگوییم.یا بگویید من بداخلاقم نگویید ما زنها تمام پاییز خلقمان تنگ است...
غذا هم یه مدل پلو مخلوط مثل لوبیا پلو مجلسی یا باقالی پلو با گوشت قلقلی یا مرغ با یه بورانی
یه مدل خورش مثل فسنجون، قرمه یا قیمه یا کرفس با سالاد و سوپ جو با مرغ و تمام
الا اهل عالم پیامم بگیر.شدم از ازل من ولایت پذیر.ولی ام به دوران ندارد نظیر.بگویم به عشق حسینم اسیر.امیری حسین و نعم الامیر💚قله زیر قدم ماست🇵🇸🇮🇷بکشید ما را؛ ملت ما بیدار تر میشوند...گوشه گوشه ی این سرزمین لاله زاره🌷 ای قدس به تو از جان سلام🇵🇸نَصْرُ مِنْ الله وَ فَتْحٌ قَريب🇵🇸حُبُّ الْحُسِينْ يَجْمَعُنا💚ما ملت شهادتیم...ما ملت امام حسینیم...هر کسی پیر شود از بر و رو می افتد،پیر میخانه ی ما اشرف مخلوقات است...سالها گریه به تو جرم تلقی میشد،روضه ی هر شب ما برکت روح الله است...💚امید غریبان تنها کجایی؟!دیشب به سرم باز هوای دگر افتاد/در خواب مرا سوی خراسان گذر افتاد/چشمم به ضریح شه والا گوهر افتاد/این شعر همان لحظه مرا در نظر افتاد/با آل علی هر که در افتاد ور افتاد... یه جا خدا در نهایت همدردی میگه:"و لَقَد نَعلَمُ اَنَکَ یَضیغُ صَدرُکَ بِما یَقولونَ" و ما میدانیم سینه ات تنگ میشود از آنچه میگویند...یعنی فکر کن اون لحظه ای هم که دلت از همه ی آدما میگیره خدا حسش میکنه...و به هنگام دلتنگی به آسمان نگاه کن،ما نگاه های تو را به طرف آسمان میبینیم...بقره/۱۴۴..."اَنا عِندَ قُلوب اَلمُنکَسِرَة"من نزد قلب های شکسته ام...به مو میرسه،اما پاره نمیشه،چون خدا هست...
من مادریام که روزی خونهاش از صدای بچههاش گرم بود، اما حالا بدون حضور دائمیشون زندگی میکنه.از همسر اولم جدا شدم، حالا در کنار همسر جدیدم مسیر تازهای رو شروع کردم…بچههام رو میبینم، از دیدنشون محروم نیستم— اما درد من، فقط ندیدن نیست…درد من اینه که نمیتونم هر روز، هر لحظه، مادری کنم همونجوری که دلم میخواد.مادری، فقط به اسم و دیدار نیست… به لمس لحظهلحظههاست.و من هنوز مامانم، با تمام جانم.لطفاً اگه داستان زندگیمو کامل نمیدونید، با قضاوت یا نگاه سنگین، زخم تازه نزنید.گاهی یه مادر، بچههاش رو داره… اما هنوز دلش واسه مادری کردن تنگه:)