2777
2789
عنوان

خانواده شوهر😡

406 بازدید | 22 پست

اگر توی خونه شما برن تو اتاق خوابتون در اتاق رو ببندن که حرف خصوصی بزنن نه یه بار چندین بار، ناراحت نمیشبد بهتون بر نمی‌خوره؟

یا تا میاید توی پذیرایی حرفشون رو قطع کنن؟ همش پچ پچ کنن؟

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

انقد از این موردا داشتم حتی بدترشو فک کن دو روز میری سفر بارو بندیلشو جمع کنه بیاد بمونه خونت تا موقع ای ک تو میخوای برگردی کل خونتو زیرو رو کنه همه جاهارو بگرده اوف بی خیال 

من جایے باختم ڪه فڪر ڪردم دارم به آرزو هام میرسم.

خاهرشوهرای من کلا اخلاقشان اینجوریه 

همه جا و تو همه لحظه ۳ تایی جمع میشن غیبت میکنن منم کاری بهشون ندارم 


جدیدا هم باهاشون قطع رابطم خیلی راحت شدم ولی واسه دیدن دخترم میان دوباره پاشون تو زندگیم باز میشه اه

چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل هفده  سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم❤عاشق شادمهرم ب امید روزی ک برم کنسرتش 😍🥰فندوق جانم به زندگیمون خوش اومدی ۱۴۰۲/۱/۱۹ فهمیدم باردارم 😍 دخترم ،دلوینم منو بابات عاشقتیم❤️دخترم 1402/9/2 بدنیا اومد و اونروز برام قشنگترین روز عمرم شد 
خب بگو بهشون وقتی اومدن.با خنده بگو مشکلی پیش اومده؟😁

میدونم دردشون چیه

دخترشون با شوهرش دعواش شده بعد از من فقط قایم می‌کنن

حالا دعوا انقدر ناجوره کل فامیل فهمیدن ولی جلوی من اینجوری میکنن

حالا من کلا یه آدمیم اصلا نه به روشون میارم نه سوال میپرسم نه حرف میزنم...

خیلی.... بخون نوشتم مشکلشون چیه بی‌شعورن بعد من به شوهرم میگم ناراحت میشم میگه تو توجه نکن به این ...

ولشون کن بذار فکر کنن خیلی سکرت و دهن قرصن!!!!

کاش میشد از کسانی که مرده اند پرسید:آیا بالاخره رنج پایان یافت؟
خاهرشوهرای من کلا اخلاقشان اینجوریه  همه جا و تو همه لحظه ۳ تایی جمع میشن غیبت میکنن منم کاری ...

آره دقیقا

حالا من یه دونه خواهرشوهر دارم یه بار تو خونمون مهمون بودن همشون بعدازظهر درومد گفت کاش فلانی بره بخوابه یکم غیبت فامیل رو بکنیم!!!

من داشتم میومدم تو اتاق یهو شنیدم

آره دقیقا حالا من یه دونه خواهرشوهر دارم یه بار تو خونمون مهمون بودن همشون بعدازظهر درومد گفت کاش ف ...

اینا درست بشو نیستن 

خودتو بزن به نشنیدن و بی‌خیالی 

ازشون هم‌دور باش اینجوری اعصابت ارومتره

من شوهرمم اخلاقای ابجی هاش  رو میدونه ک پشت سر همه حرف میزنن و دخالت میکنن بهم میگ خداروشکر دیگ نمیان 

چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل هفده  سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم❤عاشق شادمهرم ب امید روزی ک برم کنسرتش 😍🥰فندوق جانم به زندگیمون خوش اومدی ۱۴۰۲/۱/۱۹ فهمیدم باردارم 😍 دخترم ،دلوینم منو بابات عاشقتیم❤️دخترم 1402/9/2 بدنیا اومد و اونروز برام قشنگترین روز عمرم شد 

وای چقد مشکلت مشکل منهههههه

حالم بهم میخوره ازشون هنوز یه ماه نشده اومدم خونه خودم از شانس بدم همسایه مونم هستن بخدا روانیم کردن از دخالتاشون بگیر تا یسره به شوهرم زنگ زدن و اصرار اصرار که پاشین بیایین اینجا 

منم خونه ای الان دعوامو با شوهرم انداختن بدجور یه دقه خونه واینمیسته میره خونه ننش از لج من😭😭

تبریک

1
5
10
15
20
25
30
35
40
اینا درست بشو نیستن  خودتو بزن به نشنیدن و بی‌خیالی  ازشون هم‌دور باش اینجوری اعصابت ارو ...

نه اصلا

حالا خواهرش کمتر میاد اونم از بس رو اعصاب من بود ولی پدرش میاد چند هفته میمونه آخه من چه گناهی دارم

واقعا دیشب دلم پدر مادر خودم رو می‌خواست، دلم گرفته بود انقدر گریه کردم بعد شوهرم میگه تو اینا اینجان ناراحتی اینجوری می‌کنی...

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز