من یه خرگوش رو از سه روزگی تا یه سالگی با کمک برادر بزرگ کرذم
بزرگ کردن ینی وجودمو گذاشتم
برادرم رفتنی دیدیم تنهایی نمیشه از پسش بر اومد، یادمه داشتیم میرفتیم مسافرت سر راه بردیم به یکی که خیلی علاقه داشت واگذار کردیم
بعد شیش ساعت راهو کامل گریه کردیم همگی حتی مامانو بابام
بعد دوسه روز فراموش شد
کلا خاصیت ادماست که فراموش میکنن