2777
2789

ستارخان در خاطراتش می‌گوید: 

«من هیچوقت گریه نکردم، 

چون اگر گریه می‌کردم آذربایجان شکست می‌خورد و اگر آذربایجان شکست می‌خورد ایران شکست می‌خورد...!


اما در زمان مشروطه یک بار گریستم؛ و آن زمانی بود که ۹ ماه در محاصره بودیم بدون آب و بدون غذا؛ 

از قرارگاه آمدم بیرون، مادری را دیدم با کودکی در بغل، کودک از فرط گرسنگی به سمت بوته علفی رفت و بدلیل ضعف شدید بوته را با خاک ریشه می‌خورد، با خودم گفتم الان مادر کودک مرا فحش می‌دهد و می‌گوید لعنت به ستارخان!


اما مادر، فرزند را در آغوش گرفت و گفت:

"اشکالی ندارد فرزندم، خاک می‌خوریم، اما خاک نمی‌دهیم."


آنجا بود که اشک از چشمانم سرازیر شد ...»


زنده و جاویدان باد نام کسانی که بخاطر عزت این مملکت و آب و خاک، جانانه ایستادند.




ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز