یکی از همکارانم که هفت ساله میشناسمش خواستگارم هست پسر خوبیه کارمند رسمی
یه خونه داره نزدیک شهر ولی محیط اونجا کوچه هاش یه جورایی شبیه بافت روستا هست و من دوست ندارم اونجا زندگی کنم
خانواده ش نمیذارن بفروشه
چون دو طبقه هست و طبقه ی پایین برای برادرش هست که مجرد هست هنوز و میگن نفروش که برادرت بعدا همسایه ی بد نداشت باشه و هر وقت اونم ازدواج کرد اگر خواستین باهم بفروشین
راستش مشکلم این هست که اولا از اون منطقه خوشم نمیاد دوما از اینکه خانواده ش انقد لجباز هستن و نمیذارن بفروشه ناراحتم میترسم تو بقیه موارد هم ازشون اطاعت کنه
از طرفی میترسم در آینده خواستگار بهتری نیاد واسم 🥲چیکار کنم