دفعه اولی که چت کرده بود سه چهار ماه از عروسیمون گذشته بود من وقتی چت ها رو خوندم دست و پاهام میلرزید چیزی نخوردم میخواستم برم از خونه شوهرم افتاد دنبالم گفت کجا میری گفتم فلانی کیه باهاش چت کردی گفت دوستمه گفتم تو به دوستت میگی عشقم، گفتمولم کن تو بهم خیانت کردی از پله ها میرفتمپایین اونم اومد دنبالم گفت به روح بابام من کاری نکردم چشاش پر شد و اینا گفتم به روح بابات الکی قسم نخور بعد وقت باشگاه داشتم خودش با ماشین برد منو ، بعدش که برگشتم تو کوچه داشت ماشین تعمیر میکرد اومدم بهش سلام ندادم رفتم تو با اینکه کار داشت یکم بعد اومد خونه دید رو تخت مثل جنازه ها افتادم اومد کنارم دید گریه میکنم اونم گریه کرد کلی قسم و آیه که یه پیام الکی بود و اینا ، پیام های آخرشون خونده بودم از این ور اون ور و حتی آب و هوا و چیزای پیش پا افتاده حرف زده بودن ، منمیگفتم باور نمیکنم ، تو چطور تونستی اول زندگیمون همچین کاری کنی ، دیگه کلی گریه کردیم قشنگ بلد بود چیکار کنه دل منو به رحم بیاره میگفت اگه به کسی بگی اگه به خانواده ام بگی من چجوری سرمو بالا بگیرم پیش بقیه میگن خانمت به این خوبی چی کم داشتی که رفتی اینکارو کردی ، خلاصه تا عصر گرسنه مونده بودیم املت درست کرد خوردیم ، شبش من باز حالم بد شد انقد گریه کرده بودم قلبم درد میکرد ساعت سه نصفه شب منو برد دکتر ، دکتر گفت چیشده گفت آقای دکتر ناراحتی پیش اومده گریه کرده اینجوری شده ، خلاصه برگشتیم خونه صبح بهش گفتم باید ماشین بزنی به نامم تا به کسی نگم اونماشین حق منه چون نه طلا درست حسابی برام خریدی موقع عروسی نه تالاری چیزی گرفتی برام به جاش ماشین خریدی باید بزنی به نامم گفت باشع فقط به کسی نگو اون روز رفتیم ماشین زد به نامم بعد آخرش گفت مبارکت باشه منم گفتم ای کاش به شادی به اسمم میزدی نه اینطوری سر این قضیه
بعد اون دو بار دیگه هم این چت هاشو تکرار کرد ولی دیگه پوست کلفت شده بود یا گردن نمیگرفت یا چیزی میگفتم به نامم بزن زرنگ شده بود نمیزد
خلاصه اون دفعه اول یا بیشتر دوسم داشت و تازه عروس بودم براش تازگی داشتم و مهم بودم یا دفعات بعد دیگه چون بقیه فهمیده بودن براش مهم نبود و پوست کلفت شده بود و براش تکراری شده بود
هر چی ازش دیدم فقط در حد چت بوده و این انگار کمبود محبت داشته که میخواسته با اونا رفع کنه ، حتی چت جنسی هم نکرده بود هیچوقت که بگم از نظر جنسی چیزی کم داشته ، انگار مثل یه بچه که کنجکاوه کار بد انجام بده و هر دفعه باز تکرار میکنه