2777
2789
عنوان

ماجرای قهر شوهرم

375 بازدید | 31 پست

شوهرم با خانوادش قهره سر تفاوت گذاشتن بین بچه ها و خونوادشم پشت پسر دیگشونو گرفتن باهم رابطه نداریم خلاصه. من امروز قرار شد با خواهرم بریم بیرون بچمم بردیم دادیم مادرم نگهداره هوا سرد بود. شوهرمم تازه رسیده بود از بیرون غذاشو خورد طبق عادت همیشگی میخواست بخوابه بعد از خستگی روز. خلاصه منو خواهرم رسیدیم خونه مامانم من فک کردم شوهرم خوابیده بهش زنگ نزدم مامانمم گفت زنگ بزن بگو اش پختم بیاد گفتم خوابه یکم بعد میزنم خلاصه شوهرم کمی بعد خودش زنگ زد گفت نمیاید؟ گفتم منتظر بودم از خواب پاشی مامان اش پخته میگه پاشو بیا اینجا. شوهرم تعارف نه نمیام مامانمم از اینور داد میزنه چیزی نپختم یه اشه تعارف نکن پاشو بیا خوشمزس خواهرمم از اون یکی طرف. خلاصه گفت نمیام منم گفتم به خونوادم خستس بعدا میاد انشالله. اومد دنبالمون قهر بود گفتم چی شده گفت تعارف نکردین من بیام خونتون. نمیدونم بهونش چیه. گفتم پسر خوب حتی تو پیامک هم نوشتم خودتم پاشو بیا اینجا بعد بیا دنبالمون. هی تند حرف زد صداشو برد بالا مامان بیچارم واسش اش فرستاده بود ریختش دور. یکم پیششم رفتم بهش گفتم روز تعطیلمون الکی حیف نیس خراب کنیم؟ مگه چی شده؟ چرا دنبال بهونه ای؟ دلت گرفته؟ قربونت برم و فلان تو عشق منی نمیدونم فلان منی برگشته میگه تا عصبانی نشدم پاشو برو میخوام فکر کنم منم پاشدم اومدم اتاق. 

خدایاشکرت

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

[QUOTE=313677183]حس میکنم بازم دلتنگ خونوادش شده دلش گرفته سر 

...

از سرش میپره ..اگه میدونی قهر کردن از خونوادش به خاطر یه چیز الکی تو بگو میخوای من زنگ بزنم دعوتشون کنم خودتو پیش همسرت بزرگ کن که دل خوش تو باشه 

[QUOTE=313676846]بنظرتون ممکنه حس تنهایی کرده باشه از اون باشه؟ چرا اینطوری کرد؟ نکنه حسودیش میشه من ...

اره حدس میزنم چون یه بار دیگه ام من رفته بودم خونه مامانم اینا همینطوری الکی قهر کرد گفت چرا به من نگفتی منم بیام در صورتیکه گفتم بیا مامانمم زنگ زد گفت بیا ولی بازم بهونه تراشی کرد اخرشم نفهمیدم چی شده بود

خدایاشکرت
اره حدس میزنم چون یه بار دیگه ام من رفته بودم خونه مامانم اینا همینطوری الکی قهر کرد گفت چرا به من ن ...

اون هیچ وقت نمیاد چون روش نمیشع میگه الان برم اونا تو دلشون میگن من خونه ی مادر خودم نمیرم اگه میبینی خیلی دلتنگ تو پیش قدم شو و اونا با خونوادش اشتی بده اشتی کنین ولی خیلی رسیمی و خیلی کم رفتو امد کنین

[QUOTE=313677183]حس میکنم بازم دلتنگ خونوادش شده دلش گرفته سر  ... از سرش میپره ..اگه میدونی ...

قهرمون بار اول نیست از اول زندگی چون راضی به ازدواج منو شوهرم نبودن لج کردن اذیت کردن چندین بار من وساطت کردم من اشتی دادم یه بار از خونه جلو بقیه بیرونمون کردن بچمو که دوسالشه دوسش ندارن ذره ای دلشون تنگ نمیشه براش. کلا انگار من  یا ازدواج با شوهرم باعث شدم میونشون مثل قبل نباشه دیگه و واقعا متاسفم 🥺💔

خدایاشکرت
ناراحته از اینکه با خانواده اش نمیتونه رفت و آمد کنه! نباید قطع رابطه میکردید حالا اون دنبال بهونس.. ...

بله صبح تا شب از بدیاشون میگه از کارایی که کردن حتی تو خوشی تو گردش وقتی میبینه کسی تو خیابون دست نوشو گرفته  حالش عوض میشه من قطع رابطه نکردم موقع قهر مادرش به من و حد ابادم فوش ناموسی میده قطع میکنه گوشی رو روی شوهرم  منم ناخوداگاه قاطی میکنه 

خدایاشکرت
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792