2777
2789
عنوان

خستگی مادر کودک یک سال و نیم

264 بازدید | 17 پست

می نویسم اینجا چون هیچ کسو ندارم که منو بفهمه

تنهام و خیلی خیلی خسته

این روزای پر از آشفتگی خونه و بی قراری های بچم می گذره

همه ی این روزای خستگی و گریه هام می گذره

و یه روزی فقط دلتنگی برای شیطنت هاش برام می مونه

ولی خدا جونم تحملش خیلی سخته

من این روزا عزادار روزهای شاد و سرخوش زندگیمم

دلخور از حرف های اطرافیان و همسری که درکم نمی کنه

پر از حرفای بدی که شنیدم و سرزنش هایی که شدم

روزای سختی که هنوز تموم نشده

و امید به آینده ی نامعلوم

خدا ب همه مادرا صبر بده..من ک هرشب باید ی مسکن بخورم و گرنه از سردرد خوابم نمیبره

خوشبحال مردها دلشان که بگیرد سیگار می‌کشند..هرزمانی هم که باشد بدون ترس ودلهره،به دل خیابان میزنند،حتی اگرشد وسایل دم دستشان رامیشکنند،اما ما زن ها چه؟؟؟نه خیابان برای دلتنگی هایمان امن است،نه سیگار با طبع لطیفمان سازگار...نه دل شکستن ظرف ها راداریم...مازن ها که دلمان میگیرد...زورمان به موهایمان میرسد...به ناخن هایمان میرسد...به بغضمان میرسد...ما زن ها درمواقع دلتنگی خیلی قوی که باشیم نهایت درگوشه ای مچاله می‌شویم وبی صدا می‌میریم..

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ولشون کن بابا... قدیم ها چن تا بچه پشت هم میزاییدن خودشون ک بزرگ. نمیکردن همش تو کوچه بودن.... کلا کمک زیاد داشتن

ماها یکی نهایت دو تا داریم تمام مسولیتش با خودمونه... عزیزم حق داری خسته باشی... منم. از دست دختر شش ساله ام کلافه شدم حسابی

خدایا شکرت 

عزیزم قابل درکِ

این روزها رو سالها قبل منم داشتم

تنهایی 

عدم درک شدن

اینکه همه ایراد میگرفتن ازت

سعی کن آروم باشی

وقتی بچه ت بزرگ شد

حسرت مبخوری که چرا بیشتر لذت نبردی ازش

از بچگی هاش

پوشک پوشیدنش

شیر خوردنش

اینو کسی بهت میگه که پسرش الان ۱۲ سالشه 

من روزهای سختی رو گذروندم تا پای مرگ رفتم و برگشتم،هنوزم روزهای سختم تموم نشدن،برام دعا کنید،سلامتی میتونه معجزه زندگیم باشه
هم دردیم شاید من بدترم گلم یه پسر ۳ ساله یه دونه ۱۸ ماهه خونه ک همیشه پرمهمونه همسری ک درکش صفره باز ...

منم هم ی 3ساله و ی دوساله دارم...و ی همسری ک از بچه های 2سالم عقل و شعورش کمتره..بعضی مواقع تو دلم مادرشوهرم نفرین میکنم با این تربیت کردنش

خوشبحال مردها دلشان که بگیرد سیگار می‌کشند..هرزمانی هم که باشد بدون ترس ودلهره،به دل خیابان میزنند،حتی اگرشد وسایل دم دستشان رامیشکنند،اما ما زن ها چه؟؟؟نه خیابان برای دلتنگی هایمان امن است،نه سیگار با طبع لطیفمان سازگار...نه دل شکستن ظرف ها راداریم...مازن ها که دلمان میگیرد...زورمان به موهایمان میرسد...به ناخن هایمان میرسد...به بغضمان میرسد...ما زن ها درمواقع دلتنگی خیلی قوی که باشیم نهایت درگوشه ای مچاله می‌شویم وبی صدا می‌میریم..

همه مادرا همینن. اما خیلی زود میگذره. دیدتو عوض کن.شاد زندگی کن تا بچتم شادی و عشق بهت هدیه کنه.باور کن یهفته که هرروز اهنگ بذاری برقصی و بیخیال تمیزی خونه بشی دنیات گلستون میشه .بعدش دیگه برات مهم نیست خونه بهم ریخته مونده یا ظرفای شام مونده باشه.مهم اینه شما مادر و فرزند شاد باشید

من عمیقا و با تمام وجودم درکت میکنم عزیزم .تو اولین و اخرین زن و مادری نیستی مه با این مشکلات روبرو میشه.


سعی کن هر چند کوتاه برای خودت وقت بزاری حتی یه لاک زدن ساده یه دلخوشی کوچک.


حتما سعی کن با مامانای دیگه ارتباط بگیری بری تو جمعشون حتی شده مجازی سعی کن با مامانهای دیگه مرتبط بشی .

بچه رو بزار تو کالسکه بزن از خونه بیرون.


من خودم چند روزپیش دختر هفت سالم بیمارستان بستری شد انقدرررر ناراحت و دل نگران بودم همش میگفتم یعنی نیشه تموم شه 




عزیزم قابل درکِ این روزها رو سالها قبل منم داشتم تنهایی  عدم درک شدن اینکه همه ایراد میگرفت ...

اگه دلتون تنگ شده ی چن روزی بیاین خونه من کمک و یاد اوری روزای قبلتون

خوشبحال مردها دلشان که بگیرد سیگار می‌کشند..هرزمانی هم که باشد بدون ترس ودلهره،به دل خیابان میزنند،حتی اگرشد وسایل دم دستشان رامیشکنند،اما ما زن ها چه؟؟؟نه خیابان برای دلتنگی هایمان امن است،نه سیگار با طبع لطیفمان سازگار...نه دل شکستن ظرف ها راداریم...مازن ها که دلمان میگیرد...زورمان به موهایمان میرسد...به ناخن هایمان میرسد...به بغضمان میرسد...ما زن ها درمواقع دلتنگی خیلی قوی که باشیم نهایت درگوشه ای مچاله می‌شویم وبی صدا می‌میریم..
منم هم ی 3ساله و ی دوساله دارم...و ی همسری ک از بچه های 2سالم عقل و شعورش کمتره..بعضی مواقع تو دلم م ...

منمبخدا سر سفره مدام قهر میکنه میگه نمیخورم باید برم نازشو بکشم😑😑😑😑بادوتابچه هرروزم خانوادش ناهارشام خونمونن خودشم  اندازه سر سوز ن د رک نداره 

منمبخدا سر سفره مدام قهر میکنه میگه نمیخورم باید برم نازشو بکشم😑😑😑😑بادوتابچه هرروزم خانوادش ناها ...

من ک ناز نمیکشم...میگم دردای بچه هارو بخور...

توهم خیلی وا نده خاهر ..خدا نسل مردا منقرض کنه

خوشبحال مردها دلشان که بگیرد سیگار می‌کشند..هرزمانی هم که باشد بدون ترس ودلهره،به دل خیابان میزنند،حتی اگرشد وسایل دم دستشان رامیشکنند،اما ما زن ها چه؟؟؟نه خیابان برای دلتنگی هایمان امن است،نه سیگار با طبع لطیفمان سازگار...نه دل شکستن ظرف ها راداریم...مازن ها که دلمان میگیرد...زورمان به موهایمان میرسد...به ناخن هایمان میرسد...به بغضمان میرسد...ما زن ها درمواقع دلتنگی خیلی قوی که باشیم نهایت درگوشه ای مچاله می‌شویم وبی صدا می‌میریم..
خودمم ۲۲سالمه بخدانمیکشم با اززندگی سیرم

خخ تو منی یا من توم..من 22سالمه 19سالگی پسرم ب دنیا امد بعد 1سال 9ماه دخترم

خوشبحال مردها دلشان که بگیرد سیگار می‌کشند..هرزمانی هم که باشد بدون ترس ودلهره،به دل خیابان میزنند،حتی اگرشد وسایل دم دستشان رامیشکنند،اما ما زن ها چه؟؟؟نه خیابان برای دلتنگی هایمان امن است،نه سیگار با طبع لطیفمان سازگار...نه دل شکستن ظرف ها راداریم...مازن ها که دلمان میگیرد...زورمان به موهایمان میرسد...به ناخن هایمان میرسد...به بغضمان میرسد...ما زن ها درمواقع دلتنگی خیلی قوی که باشیم نهایت درگوشه ای مچاله می‌شویم وبی صدا می‌میریم..
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز