آقایون تاپیکام نیاین و ریپلای و لایک نکنید اگر اشتباهی جواب آقایی رو دادم.فکر کردم خانومنخدا قبول کنه دوس دارم نوکر حضرت زهرا (س) باشم برام دعا کنید ممنون
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
آقایون تاپیکام نیاین و ریپلای و لایک نکنید اگر اشتباهی جواب آقایی رو دادم.فکر کردم خانومنخدا قبول کنه دوس دارم نوکر حضرت زهرا (س) باشم برام دعا کنید ممنون
من افتادم توی یه چاهِ پنج متری و تو،،،یه طناب سه متری برام انداختی پایین....بگم نیستی، دروغ گفتم...بگم هستی، خیلی کمه): برایت نوشته بودم که از وضع موجود به ستوه آمدهام و در فکر نجات دادن خود هستم؛ زمان زیادی گذشت، اما حقیقت این است که مفهوم «نجات» حتی نزدیک هم نشد به این امپراطوری خاکستر و ویرانی. یاد اون بچه میفتم که تو مدرسه رو کیفش نوشتن `خر` ...با غم و اندوه و بغض اومده خونه.. مامانش گفته عب نداره کیفت رو برات با صابون تمیز میکنیم..گفته کیف رو ول کن من خرم؟؟من که اینقدر با همه مهربونم): حکایت مواجهه من با آدمهاییه که یهو ازشون عجیبترین بیمهریها رو میبینم...
آقایون تاپیکام نیاین و ریپلای و لایک نکنید اگر اشتباهی جواب آقایی رو دادم.فکر کردم خانومنخدا قبول کنه دوس دارم نوکر حضرت زهرا (س) باشم برام دعا کنید ممنون
بنظرم بد موقع خریدی چون الان همش تو نوسانه اگه روزای قبل تر میگرفتی الان سود میکردی
بهو امروز ب ذهنم رسید برا اولین بار
آقایون تاپیکام نیاین و ریپلای و لایک نکنید اگر اشتباهی جواب آقایی رو دادم.فکر کردم خانومنخدا قبول کنه دوس دارم نوکر حضرت زهرا (س) باشم برام دعا کنید ممنون
فک کنم روندش این چند روز بخاطر تنش های سیاسی باید بالا رفته باشه
یه ذره فروکش کنه فضا درگیری ها میکشه پایین باز
ولی بلند مدت صعودیه
من افتادم توی یه چاهِ پنج متری و تو،،،یه طناب سه متری برام انداختی پایین....بگم نیستی، دروغ گفتم...بگم هستی، خیلی کمه): برایت نوشته بودم که از وضع موجود به ستوه آمدهام و در فکر نجات دادن خود هستم؛ زمان زیادی گذشت، اما حقیقت این است که مفهوم «نجات» حتی نزدیک هم نشد به این امپراطوری خاکستر و ویرانی. یاد اون بچه میفتم که تو مدرسه رو کیفش نوشتن `خر` ...با غم و اندوه و بغض اومده خونه.. مامانش گفته عب نداره کیفت رو برات با صابون تمیز میکنیم..گفته کیف رو ول کن من خرم؟؟من که اینقدر با همه مهربونم): حکایت مواجهه من با آدمهاییه که یهو ازشون عجیبترین بیمهریها رو میبینم...