بچه من دی بدنیا اومد
خونه مامانم بودم خیلی سرد و سخت بود البته شوهرم بیشتر اذیت میکرد میرفتم تو اتاق در رو میبستیم گرم میشد نمیذاشت حموم ببریم
بیرون بردنی کلی پتو و کلاه و لباس گرم
بردیمش دکتر دعوامون کرد چرا اینقدر پتو و لباس داره من خودم خیلی حساس نبودم بخاطر حرف دکتر میدونستم خیلی گرمش میشه شوهرم ول کن نبود