از عیده سرکار نرفته
من خودم سرکار میرم میام خونه میگم رفتی دنبال کار میگه آره پیدا نشد
خودمم خونه باشمم با من تا شب میخوابه کرایه خونه عقب افتاده
پول پیش نداریم بعضی وقتا حتی نون واسه خوردن نداریم از زندگی عقب افتادیم دو ساله نه تنها پیشرفت نداشتیم بلکه بدتر و بدتر میشه
عین خیالش نیست
با خوبی با قهر و دعوا با هر روشی بهش گفتم
نمیدونم چشه
ازدواج دومم هست نمیتونمم جدا شم
ولی خانوادم پشتم هستن