اقا من تنها دارم زندگی میکنم تو شهرستان دارم طرحمو میدم
رفتم در خونه رو جارو کنم بعد از اینکه از سر کار برگشتم
هوا تاریک شد
همینطور که برگارو جارو میزدم
دوتا معتاد اومدن ازیناییکه آشغال جم میکنن
در خونه چهار طاق باز بود و خونه هه پنجره های بزرگ و بی حفاظ داره منم که تنها داشتم جارو میزدم
نایلون زباله ای که توش برگ میریختم زیر و رو کرد
سیگارش فقط روشن بود چهرشو ندیدم
بعد زنگ زد تون دوستش بیاد
فکنم شایدم اشتباه شنیدم خیلیم باهم پچ پچ کردن
و وارسی اشغالای همسایه رو لفتش داد...
چه کنم الان؟
صابخونه رفتن تهران و به همسایه هاشونم هیچ نمیگن
میگن از بچه های خودمون میایم یه سر میزنیم و میریم
چه کنم الان؟