من ی بار از اصفهان برمیگشتم شیراز، ی دختره کنارم نشست دبیرستانی بود، مادرشم صندلی تکی
دختره انقد از بروجردی ها بد گفت، گفت اگه کلاتم افتاد اونورا رد نشو!
خیلی ازشون بد گفت گفت بد ذاتن و اینا
بعد اخر سر ک پیاده میشدیم دعوتم کرد خونشون و گفت ساکن بروجردیم ولی اصالتا خرم آبادی هستیم!
انگار گفت بد ذاتن و ادمای نوع دوستی نیستن، حالا خود دانی