میتونستیم پارسال از خونه مادر شوهر بلند شیم
اما نکرد
الان داره اینجا رو تعمیرات میکنه یعنی حالا حالاها قصد نداره بریم
داره پولی که امید داشتم پول پیش خونه باشه خرج تعمیر خونه مانانش میکنه
میگه چون مامانم پیره و خواهرام مجردن اصلا فمرشم نکن که از اینجا برم
از اول قول و قرارتون چی بوده؟
خوبه که مادرشم پیره کاری بهتون نداره شمام کرایه نمیدید
خوبه که بهتر از مستاجری هر سال اسبابت رو کولت باشه
خواهرش ظهر موقع نهار اومد آب تصفیه ببره برای خودشون
چهل سالشه. ازمن بزرگتر
یه چشم غره رفت مثل همیشه و اشاره کرد که غذا کم درست کردی برای رضا(برادرش) میمونه
بعد تو پله صداش می اومد که با خودش حرف میزد روانی،
میگفت. برادرم بیاره این بپزه بخوره😐😐😐
شب خواستگاری گفته خونه جدا میگیرم؟؟؟
هر طور، شده باید از اینجا برم
از بس دعوا و غر غر داره خواهر بزرگه که بچه هام استرسی شدن
یکسره یا ناخن میخورن یا شب ادراری😔
با شوهرت بشین حرف بزن بگو من می خوام مستقل باشم مثل قولی که بهم دادی
