من همسرم وابسته به مادرشه .مادرش هم شهر دیگه ای هست وبیماری دیابت داره هر وقت بیمار میشه با اینکه تو شهر خودش بیمارستان هست میاره اینجا بستری میکنه وتا زخمش خوب نشه نمیفرسته بره خونش .هر بار حدود ۱ ماه میمونه .ما اگه دعوایی چیزی داشته باشیم تمام خونوادش درجریان قرار میگیرن چون حرف زندگیمونو میبره بیرون.تشکر نمیکنه میگه وظیفتونه .تو شهر ما بچه های دیگه ای هم داره ولی اونا مسئولیتشو قبول نمیکنن .به نظر شما من چه کار کنم وچطور به شوهرم بفهمونم تو بیمارستان شهر خودش بمونه ؟ هر سال شاید ۴ بار یا بیشتر بمونه .الانم دو قلو دارم وکارم زیاده