شوهرم تاالان هفت بار منو کتک زده همیشه موقع دعوا منو تحقیر و سرزنش میکرد تو کسیو نداری هیچکس نمیخواتت خاله هات فلانن خونوادت اینحورع فحش های بد.ولی وقتی عصبانی میشد اینجور بود توی خونه هم سرد بود از سرکار میومد سرش توگوشی بود فقط اگر رابطه میخواست دورم میومدومثلا سعی میکرد محبت نشون بده حس میکنم دوسم نداشت ولی الان پنجاه روزه از سر کتک زدناش قهرم خونه مامانم.حس میکنم دوسش ندارم بهش حسی ندارم اول خیلی دوسش داشتم با عشق باهم ازدواج کردیم ولی دخالت های مادر پدرش اینجورحرمت هارو شکستن.الان میگه خیلی اشتباه کردم در حقت ظلم کردم دیگه تکرار نمیکنم رفته براهمه گریه کرده گفته دوسش دارم ولی فشار مالی روم بوده اینطور کردم .نمیدونم چیکار کنم هرکاری بهش میگم رو انجام میده میگمش میای مشاوره میگه آره خودمم درخواست طلاق دادم ولی هنوز ابلاغیه نیومددخ برام باید چیکار کنم که حسی بهش ندارم کلا بار اول ک منو زد دیگه بهش حسی نداشتم دست خودم نیست ..
۲۴سالمه بچه هم ندارم دوساله عروسی کردم
مردا اگه می‌دونستن با کتک زدن زنشون چه ضرری بخودشون میزنن هیچوقت دست رو زنشون بلند نمیکردن. منم مثل تو بل اولین کتک حسمو بهش از دست دادم و متنفر شدم ازش شما برو مشاوره باهاش چیزی ازدست نمیدی فوقش اون موقع میگی نه
هرچند میگن آزموده را آزمودن خطاست ، اما این زندگیه! لطفاً بخاطر اینکه بعدها نگید اگه برمی‌گشتم چی میشد؟ یه فرصت دیگه بهش بدین اما قبلش باهاش سفت و سخت اتمام حجت کنید . بدون تعارف حرفاتو بهش بگو. ببینید یه برنامه یادداشت نصب کنید ، هر نکته مهمی که به ذهنتون می‌رسه رو یادداشت کنید چون اگه یهو بخواید فکر کنید خیلی چیزا یادتون میره.
درکت میکنم منم رفتم خونه مامانم اومد گفت عوض میشم فلان میشم اما وقتی حرمت ها از بین رفته مثل آبیه که رو زمین ریخته باشی نمیشه جمعش کرد به نظرم عجولانه تصمیم نگیر الان 50 روزه خوب شرایطت رو بسنج و به خودت فکر کن که کجا حالت و چطوری بهتره و هروقت مطمئندشدی کجا حالت خوبه بدون تردید خودتو به اونجا و اون موقعیت برسون ...من از شوهرم متنفرم خب حتی تا پای طلاق رفتم ... اما تا میخوام جدا شم یه دلشوره سمی میوفته به جونم که افسردم میکنه چون میترسم از آینده بعد طلاق نکه شوهرم برام مهم باشه نه دوسشم ندارم ..میگردم ببینم تو چه شرایطی خودم خوبم ...بعد اگه با مادرشوهرت اینا یه جا زندگی نمیکنی به نظرم رو پیشرفت خودت فکر کن و اگه برگشتی دوباره خونه شوهرت اصلا باهاش صمیمی نشو زندگی خودتو بکن تمام
فقط اگه برگشتی خیلییی مراقب باش که بچه دار نشی سریع
جدا شو
فدات بشم.کتک خوردن من از هفته های اول بعد ازدواج شروع شد دفعات اول انقد شوک میشدم فکر میکردم محاله این حرکت زشت رو تکرار کنه بخاطر همین من دفاع نمیکردم اما وقتی چندبار تکرار شد دیدم نه شعورش کمتر ازین حرفاست شروع کردم ب دفاع کردن از خودم و زدن الان دوساله دیگه نمیزنه چون دفعات آخر من خیلی شدید میزدم هرچی دستم می‌رسید میزدم تو سرو صورتش دیگه بعد اون رفت اینور اونور گفت من وحشی ام میزنمش دلم واسه اون سالهایی ک کتک میخوردم و آبروداری میکردم ب کسی نمیگفتم سوخت فهمیدم چقدر بعضی مردا پستن خدا رو شکر من دلایلی داشتم ک همه فهمیدن چخبر بوده اما آدم کثیفیه و من چون کسی رو ندارم مجبورم زندگی کنم اما الان شغل پیدا کردم کم کم دارم آماده میشم یکی دوسال دیگه ولش کنم و برم شما اگه خانواده ای داری ک میتونی روشون حساب کنی ۱شانس بزرگ داری
