حیف.....حیف از من که خام شدم و جواب بله ب این کثافت دادم.
خستم کرده.
خستهههههه.
ی دختر دو ماهه دارم ک جیگرم واسش کبابه و تنها دلخوشی زندگیمه.
امروز تولدمه🙂 تو روز تولدم تنها آرزوم بعد عاقبت بخیر دخترم اینه که این آدم حذف بشه از زندگی من و بچم.
ن احترامی نه کادویی نه.....دیروز که شب تولد من بود بچه رو برد پدر و مادرش دیدن اصلا نگفت تو ام بیا بریم....بعدم خانوادش رو برد بیرون و آخر شب منو برد رستوران که فقط از سر خودش باز کنه حرفی نه عشق و محبت.....
از وقتی وارد زندگیم شده فقط بد میارم فقط دارم غصه میخورم.
همش خونه پدر و مادرشه اونوقت من بخوام تولدم کنار پدر و مادرم باشم باید فحش بخورم و بشینم تو خونه🙂
خدا ظالم رو برداره از رو زمین.
ی مسافرت درست کنارش نرفتم.
ی پیکنیک درست نرفتیم.
حالم ازش بهم میخوره
فقط آرزوم مرگشه🙂😔
اینطوری واس بچمم بهتره