امروز ابجیم زنگ زد بهم گفت یه خبر .....
گفت داداش و زن داداش رفتن یه بچه از شیرخوارگاه آوردن چند وقته کاراشو انجام دادن و امروز موعد تحویل بوده بچه۴۰ روزشه،عصر رفتم دیدم یه دختر کوچولو چقدر ناز و ملوس بود چقدر دلم گرفت برای بچه مثل اینکه از ده روزگی رها شده و اصلا از جزییات خبر ندارم دلم برای معصومیت اون بچه سوخت،داداشم یه پسر که امسال کنکور داد و یه دختر که کلاس نهمه داره،و این فسقلی هم که ته تغاریشون شده 😍