2777
2789
عنوان

شوهرم‌ دوست نداره بیار مهمونی چکارش کنم

| مشاهده متن کامل بحث + 566 بازدید | 22 پست
من دوست دارم نه کسی بیاد نه جایی برم🤦 به نظرم وقتی نمیاد طوری آرامشش رو به هم بزن که هیچوقت یادش ن ...

ولی یه نقطه ضعف داره 

به شدت بدش میاد از این که کم محلی کنم بهش 

امتحان کردم وقتی میگه نمیام کم محلی میکنم اما انقدر زبون می ریزه که به عبارتی خر میشم  

بی صبرانه منتظرتم آروانم
خب پس نزنش باهاش قهر کن  این نقطه ضعفشه😁

میگم که بدش میاد من  قهر کنم و بی توجهی کنم‌ مثل پسر بچه های تخس میشه که مامانشون باهاشون قهر کرده 

بی صبرانه منتظرتم آروانم

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خلاصه من‌موندم با این مرد چکار کنم‌ 

من دو ماه و خورده ای پیش سقط داشتم 

الان هر روز میره و میاد میگه باردار نیستی 

 اعصابم می ریزه بهم‌

یا مثلا میگه باردار بشی بچت باید دختر باشه وگرنه یه راست خونه بابات البته شوخی میکنه

بی صبرانه منتظرتم آروانم
من رفت و آمد دوست دارم 

با ادمایی رفتو امد میکنه ک بهت ضربه زدن و ازشون بدت میاد چییییی😭

 😌گویند ک هر تیره شبی را سحری هست خدایا روزی صد هزار بار شکرت بابت تو دلی که بعد از انتظار بهم دادی  خدا جونم مراقب حسامم باش و سالم تو بغلم بزارش   دوستت دارم قلب مامان روح بابا منو بابایی با عشق منتظر لمس دستاتیم
با ادمایی رفتو امد میکنه ک بهت ضربه زدن و ازشون بدت میاد چییییی😭

این دیگه واقعا بده و تحملش سخت 

من پدر و مادرم با ازدواجم با شوهرم مخالف بودن چون شوهرم قبلا خیلی شر بود اما الان آرومه و کاری به کسینداره خیلی باشخصیت و مدینه خوش قیافه خوش تیپه خداییش خوش اخلاق و ورزشکار همه چی تمومه اما چون قبلا شر بوده نمی ذاشتن عقد کنیم

انقدر رفت و اومد و انقدر من صبح تا شب و شب تا صبح گریه کردم تا گفتن باشه عقد کنین ولی بعدش دیگه هیچ نسبتی با ما نداری منم وقتی دیرم خانوادم انقدر بی منطقن قبول کردم چون واقعا عاشقانه شوهرم دوست دارم البته ناگفته نمونه تموم سالهایی که خونه ی بابام بودم عذابم دادن حالا در کنار امیر دارم معنی زندگی رو می فهمم 

اما خوب میگم یه سری اخلاقش هم بده اماخوب گل بی خار خداست الان ۱ سال و ۳ ماهه خانوادم رو ندیدم ولی کاری نمی تونم بکنم 

بی صبرانه منتظرتم آروانم
این دیگه واقعا بده و تحملش سخت  من پدر و مادرم با ازدواجم با شوهرم مخالف بودن چون شوهرم قبلا خ ...

چ درد بزرگی ایشالا خیلی زود آغوش خانوادت با عشق ب روت باز بشه خانواده هر چقد بد باشن بازم ادم نمیتونه نبینتشون من خوشی از خانوادم ندیدم همین باعث شد بخام با ازدواجم فرار کنم با اقای مطلقه ک سنش دوبرابر سنمه ازدواج کردمو بچه داشتو تا الان دارم میسوزمو میسازم همه اینارو از چش خانوادم میبینم چون اگ اونا نبودن و بدیاشون نبود من نمیخاستم فرار کنم و تن ب هر ادمی بدم اما میسپارم ب خدا ایشالا خدا خودش ببینه مارو

 😌گویند ک هر تیره شبی را سحری هست خدایا روزی صد هزار بار شکرت بابت تو دلی که بعد از انتظار بهم دادی  خدا جونم مراقب حسامم باش و سالم تو بغلم بزارش   دوستت دارم قلب مامان روح بابا منو بابایی با عشق منتظر لمس دستاتیم
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز