2777
2789
عنوان

مراحل ای وی اف

185 بازدید | 6 پست

سلام خیلی از خانوما میخان مراحل ای وی اف رو بدونن من درروند ای وی اف هستم و همه نکات رو با جزییات براتون می‌نویسم تا کمکی باشه براتون من مشکل تنبلی تخمدان دارم و بدون دارو پریود بسیار عقب میوفتاد اصلا فولی هام رشد نمیکردن و من قبل ازدواج میدونستم در بارداری مشکل خواهم داشت خلاصه اینکه بعد ازدواج تحت نظر دکتر بودم تا پری منظم بشه و بعد هم برا بارداری ولی نتیجه ای درکار نبود جز ناامیدی دکترمو عوض کردم و چند ماه دوباره لتروزول و کلومیفن و دکتر گفت که باید همسرت از بده و وقتی فهمیدم درصد تحرک همسرم کمه 45دنیا رو سرم آوار شد واریکوسل داشت واصلا راضی به عمل نمیشد چند تا دکتر رفت گفتم عمل من وب گردی کردم و دکتر مقبلی که تواین زمینه کمکمون کردن رو به همسرم پیشنهاد دادم که دارو دادن بعد دوماه دوباره از داد که درصد تحرک 96شد ونیازی به عمل نبودومن بعدش سینال آف زدم و فولی های خوبی هم داشتم یادمه اخرا که پیش اون دکتر رفتم با تزریق یه سینال آف  ولتروزول16تا فولی داشتم که دکترم گفت حتما این ماه میشه و بازم نشد و خلاصه دکتر کلی وقتمو تلف کرد گفت دوباره بدون دارو اقدام کن نشد ای یو ای کن وقتی دیدم دکتر هرسری همون چیزا رو تجویز می‌کنه و کلا یادش میرم ناشری بعد که من مشکلم چیه تصمیم گرفتم عوض کنم دکترمو 

ببخشید اگه طولانی شد شاید یه کمکی به دیگران بشه ازهمون اول دکتر حاذق انتخاب کنید وقتتون هدر نره. خلاصه تا اینجا حدود دوسال بود که من اقدام داشتم و نشد و من دکتر اسکوییان رو اینبار انتخاب کردم و رفتم پیششون که گفتم تنبلی تخمدان شدید و حتما ای یو ای یا ای وی اف  وگفتن حالا بیا. ای یو ای داروهامو گرفتم که سینال آف و hmgبود فک کنم و طبق روزی که گفتن رفتم مرکز برا ای یو ای و وقتی اومدم خونه اصلا مراقبت آنچنانی نداشتم و بعد 5روز پریود شدم انگار کسی آب یخ ریخت روم دکتر گفت بعد ای یو ای دوباره اقدام کن دوماه و برام لتروزول و دوفامد داد که بازم این مدت سپری شد ولی پری مرتب میومد بعد که پریود شدم رفتم برا ای وی اف که دکتر گفت کیست داری داروها وازمایشات منو وهمسرمو نوشت و برا همسرم تقویتی نوشت و لی گفت این ماه ال دی بخور ماه بعد بیا مجدد پری شدم و رفتم براشروع که اون ماه دکترم نبود و مجبور شدم یه ماه دیگه صبر کنم این ماه که پری اومد روز دوم رفتم مطب داروهامم گرفته بودم از ماه قبل و سونو انجام دادن وگفتن داروها و شروع کن روزی نصف سینال آف و دوتا  hmgکه تا الان سه روز زدم امپولارو اینم بگم شدیداً از وقتی شروع کردم امپولامو بی حال وکسلم سرگیجه دارم سردرد دارم خیلی گر میگیرم واقعا توان کاری ندارم  این بود تا اینجا که بقیه روهم کامل براتون مینویسم


یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

من دیروز آخرین امپولامو تزریق کردم که تا روز هشتم نصف سینال آف و دوتا پودر hmgبود واز روز ششم ستراکس تا روز نهم دادبهم که تزریق کردم و روز چهارشنبه رفتم مطب که دوباره برای روز دهم و یازدهم بهم چهار پودر hmgدادن دو روزی یک ستراکس چیه آمپول که شب 11ساعت هشت چنین باید میزدم سفتی فاکس که سمت چپ و راست شکمم باید میزدم و امروز که 12هست آمپول ندارم دیگه فردا هم تخمک کشی دارم 

اومدم ادامه داستان رو براتون بگم خلاصه که صب رفتم کلینیک و مدارک لازم رو آماده کردیم حدود 9یا 10صدام زدن ومن رفتم داخل اتاق عمل دوستان بیهوشی اصلا ترسناک نیست من اولین بار تو عمرم بیهوش شدم عمل من حدود نیم ساعت طول کشید وقتی بیدار شدم ریکاوری بودم بعد حدود ساعت 11ونیم مرخص شدم من یه مقدار درد داشتم و خونریزی 16تخمک گرفته بودن ازم نسبت به بقیه تو قسمت ریکاوری تخمکای من بیشتر بود ومن به همین خاطر درد داشتم وسرگیجه که بهم سرم زدن ومن دیرتر مرخص شدم بقیه زودتر رفتن مرخص که شدم بهم گفتن شوری زیاد بخورم دارو بعدش نداشتم حدود دو روز یکم استراحت کردم و بعدش کاملا روال عادی بود از 16تا 8تا جنین تشکیل شد که برام فریز کردن که کیفیت پایین نداشتم سه تا بلاست بقیه گریدaوbبود بعد دوماه که دکترم گفت رفتم مطب و داروهای انتقال رو شروع کردم روز 18سیکل انتقال دادن ومن تقریبا استراحت داشتم ولی تو خونه راه میرفتم غذا بیشتر مادرم میآورد ولی خودمم آشپزی میکردم ظرف میشستم توالت فرنگی هم استفاده نکردم همش سرم تو نی نی سایت دنبال علائم بود ومن هیچ علائمی نداشتم خیلی روزای سختی بود چیزایی که گفتن ممنونعس نخوردم ولی زیاد یادم نیس و اطلاعات زیادی نداشتم روز 9بی بی زدم منفی بود و روز 14از منفی شد 

 و ادامه به دکتر مراجعه کردم که متعجب شد چرا در شرایط نرمال  و این سطح جنین نشده وهیستروکپی یا همون خراش رحم تجویز کردن که اونم مرکز ارمغان انجام دادم دارو داشتم و مصرف میکردم درد اصلا نداره و ماه بعد دوباره انتقال و اما اشتباه من که اصلا اینبار استراحت نداشتم خونه پله داشت ومن بالا پایین میرفتم هررروز چهار بار و میرفتم سرکار چیزایی که گفتن قاعده اوره بازم نخوردم غذا کم ادویه زرشک و زعفران حذف نشاسته می‌خوردم وبادام ودفعه دوم بازهم در کمال ناباوری منفی شد ومن واقعا خسته و ناامید این انتقال دی ماه بود من چند ماه به خودم استراحت دادم دوتا جنین بلاست دیگه دارم و ماه آینده قراره شروع کنم داروهامو برام دعا کنید واقعا خستم دیگه 

و ادامه به دکتر مراجعه کردم که متعجب شد چرا در شرایط نرمال و این سطح جنین نشده وهیستروکپی یا همون خ ...


سلام 

امیدوارم دلتون شاد بشه


من خیلی از تزریق دارو و امپولاش میترسم و چندتا بیماری زمینه ای دارم...از این برج دکتر اوکی داد برای خوردن دارو تا تخمک کشی ولی از ترس کلا متوقف شدم

میشه الان از سرایطتت بگی....انتقال دادی؟اوکی شد؟

ترسناکه این مسیر؟

امپولا فقط دور شکمه یا تو باسنم هست؟میتونستی همشو خودت تزریق کنی؟



ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز