ببخشید که طولانیه
من دوتا بچه زیر ۶ سال دارم
۱۱ ساله ازدواج کردم
اول زندگیم خیلی بی سیاست رفتار کردم و باعث بحث و دعواهای زیادی میشدم که حتی به کتک ختم میشد
یواش یواش رو خودم کار کردم دیگه گیر ندادم با خانواده اش خوش رفتار شدم بهش احترام گذاشتم خیلی رفتاراش ناراحتم میکرد ولی چون اصلا اهل شنیدن و گفتگو نیست چیزی نگفتم
برعکس اون روز به روز قلدرتر شد روز به روز وحشی تر
روز به روز قهرهای طولانی تر
یه خاطره خوب واسه من نذاشته توی مسافرتها تولدها جشنها همیشه اشک منو دراورده یا بامن قهر بوده
عصبی و تندخو فحاشه نه فقط با من حتی با پدر و مادر خودش
اخیرا حدود ۲۰ روز با من قهر بود چندین بار خواستم سرحرفو باز کنم باهاش محلم نمیداد منم دیگه سمتش نرفتم
یکبار اومد سمتم برای رابطه که خیلی زود ارضا شد بعدش رفتیم مسافرت توی مسافرت دوباره دعوا راه انداخت به پدرش بی احترامی کرد با من بد حرف زد جلوی مادرم و کلی بی مسئولیتی دراورد مسافرتو زهرمار همه کرد
برگشتیم خسته و مریض و تو قیافه
دخترم مریض بود داشت تو تب می سوخت سره من داد میکشید که و منو میزد فقط بخاطر اینکه گفتم بچه گناه داره بالاسرش داد نزن
بزرگترین مشکلش هم اینه که اصلا احساس نمیکنه اشتباه کرده و همیشه طلبکاره و میگه مقصر شما و بقیه هستین