دو راهی سخت زندگیم

سلام بچه ها خسته نباشید لطفا خیلی منطقی بهم کمک کنید ...

۱۲ سال از زندگیم میگذره یه پسر ۸ ساله دارم شرایط مالی شوهرم خیلی خوبه.. خلاصه الانم اگه خدا بخواد باردارم حالا اصل مطلب مادر شوهرم خیلی خیلی بد حرف هستش والبته فوق العاده دروغگو روز اربعین که رفتیم یه گردش یه روزه سر سفره بحث مون شد چون پسر داره اونم شش تا ولی بخاطر رفتار های بدش دوتا از پسراش حتی کاری به کارش ندارن دخترش رو سه سال پیش تو تصادف از دست داد خلاصه شوهر من خیلی وابسته هستش بیش از اندازه یه جورایی همش هر جا بخوای بری یا باید ببریش یا اگه با شوهرم مجبورش کنم تنها بریم اوقات تلخی در میاره وعذاب وجدان میگیره.. این تا اینجا