توی تاپیکای قبلم گفتم اوضاعم رو
پدرم وحشی و ظالمه. دائم درحال ناسزا گفتن و توپیدنه
همش منتظریم کتک بزنه، شبا نمیتونیم بخوابیم
برادرم وابسته به مادرمه، خیلی میترسه
نه غذا میخوریم نه میخوابیم فقط دعا میکنیم نیاد دیگه خونه، بمیره
مادرم برای اینکه جلو چشمش نباشه قایم شده توی انبار. نشسته سرشو گرفته میترسه. ترس اونو میبینیم هزار برابر بیشتر میترسیم طلاقم نمیگیره
واقعا نمیدونم چیکار کنم...هیچوقت دلم نمیخواست خودمو اینجا تخلیه کنم حال بقیه رو بد کنم ولی خیلی تحت فشارم😔