انگار من خونه بابام بودم ک ما پایین خونه بابام حسینیه داریم ک اونجا نوحه میخونن
ک خواب دیدم یهو مامانم گفت وااااای این آتش از کجا اومده انکار همه جا آتش سوزی بود تا پایین و نگاه کردیم دیدیم فقط دود سفید میومد اتیشو ندیدم از اونجا مامانم گفت همه بریم پایین اینجا نمونیم ک من خواستم بیام پایین از بالا افتادم ولی تا خواستم بیفتم با جیغ تو خواب سریع بیدار شدم 🥺🥺
ساعت 9ونیم صبح بود تازه