میخواستیم بریم جای بعد پدر مادر همسرم یکم سن شون بالا هست اونا هم بودن بعد شوهرم با یکی از دوستاش اومد خندیده گفت بزنم به خانومت شوهرمم خندیده گفت بزن ولی خط رو بابام نیفته کشتمت
بعد دوستش با خودش از ماشین پیاده شدن شروع ب خندیدن کردن و این حرفو گفتن من ناراحت شدم
باید جای میرفتیم هیچی نگفتم ولی فهمید ناراحت شدم تا دیشب اومدیم خونه من سرسنگین بودم و گفتم ک ناراحت شدم گفت جنبه شوخی نداری و همچنان دلخورم و خیلی ناراحت
شما بودین چه عکس العملی نشون میدادین چی‌میگفتین؟
من اگه بودم جلو دوستش میگفتم بابات خط خطی هست😒
هیچی منم میخندیدم
مردا همشون روانی هستن بگو گور باباش بیخیال باش باز همینطور سرسنگین ادامه بده حداقل تا یه معذرت خواهی بکنه مرتیکه الدنگ
من هم خیلی ناراحت میشدم حتی گریه هم میکردم .بگو باشه بذار ی بار این شوخی توجمع باهات بکنم ببینم کی بی جنبس حتی اگر ب روت هم نیاری ته دلت ناراحت میشی
شوهر من کلا اجازه نمیده دوستش همچین شوخی با من بکنه که البته اگه بکنه کلا محو و نابودش میکنه و اگه اونم همچین کاری نکنه من خودم میزنم فک و دندون های هر دو رو تو دهنشون خرد میکنم ، با پدرشوهرم کاری ندارم اصلا قسمت دوم جمله مهم نبوده
