سلام خانوما شوهرم زن صیغه کرده حامله هست من تازه فهمیدم میگه من تو زندگی بمونم خونمون و بنامم میکنه ولی باید تااخر عمر تو این زندگی بمونم خودمم دوتا دختر بچه دارم دلم میخواد برم ولی بچه هامو چکار کنم
آدم جدابشه یجور ضربه میخوره و بمونه حتی زن دومم از راه بدر کنه باز یجور حس خورد شدن داره ..خودمم زنم اینو میفهمم...تصمیم نهایی باخودته...اشتباه رو اون کرده پس سعی کن درهیچ صورت حس خورد شدن بهت دست نده ک البته سخته...اگ جدابشی دلت ممکن خنک بشه ک اون خیانت کرد منم رها کردم نمیگم جدانشو ولی سختی هایی داره جداشدن .بچه هات رو درنظربگیر.اینکه باوجود بچه هات شرایط ازدواج داری؟ازنظر اقتصادی میخوای چکارکنی؟.....واگر بمونی سرخونه زندگیت.خوبیش برا بچه هات و خرج ومخارج وراحتیته.ولی اینم درنظر بگیری میتونی تحمل کنی بدونی شوهرت یوقت باتوعه یوقت باکس دیگه.باید بتونی کنار بیای...یامیتونی درخودت ببینی ک طرفو اززندگی همسرت خارج کنی؟؟؟ببین درهمه موارد ک گفتم براخودت ضربه روحی وجود داره چون بدترین چیزی ک باعث عذاب یک زنه اتفاق افتاده....هم بخوای جدا بشی هم بخوای زندگی کنی هردو یسری خوبی ها وبدی های متفاوتی دارن حالا فکراتو بکن ببین باکدوم شرایط میتونی کنار بیای
در ضمن اگه صیغه نامه ندارن شکایت کن چند ماهه حامله است؟ بچه اش چیه؟ شوهرت پولداره یا نه؟ منم تو ...
هنوز اولای بارداریشه فک کنم 6 هفته شه صیغه نامه داشته دفترچه رو شوهرم پاره کرده پولدار که نیست ولی هوس باز تا دلت بخواد بهم میگه من تو رو نمیخواستم بخاطر بچه ها زندگی میکردم من عاشقش بودم من 13 سالم بود منو زن این کردن کاملا سنتی بود ازدواجم دلم برا بچه هام میسوزه نمیدونم با بچه هام چجوری رفتار میکنه خود زنه هم دختر همسن دختر من داره داده به شوهره
چقدر حرصم گرفت از شوهرت مرتیکه بی شعور شرط و شروط هم تعیین میکنه
چند بارم دست به خودکشی زدم اما شوهرم جلومو گرفت همش میگم بچه هام . چون ب شدت دخترام وابسته من و پدرشونن میگه اگه زنه بگه زن اولتو ول کن بچه رو میارم اونو طلاق میدم