سلاام دوستان مهربوووون
من صحیح و سالم از اتاق عمل آمدم بیرون ،گرچه یه عمل خیلی وحشتناک رو پشت سر گذاشتم، و تازه امروز از ای سی یو آمدم بخش، و پسرم تو ان آی سیو بستری هست ،بخاطر تکمیل نشدن ریه هاش .
قدر زندگی هاتون، زندگی هامون، نفس هامون رو بدونیم و بدونیم فاصله زندگی تا مرگ ،مثل پلک زدن میمونه.
از دعاهای همتون و نگرانی های هموتون یک دنیا تشکر میکنم .اکر کسی نمیدونه چی شده تاپیک قبلیم هست .
و الان هم تو بیمارستان امام خمینی بستری هستم، فعلا مرخص نکردن .
ولی پسرم تو دستگاه هستش .
ولی لحظه باز کردن چشام تو ریکاوری فقط اشک و لبخند و درد امه با هم باشی شده بود .
و تو این چهار روز تو ای سی یو چه چیزها که جلو چشام دیدم .
که بدونم زندگی چقدر ارزش داره و ما داریم وقت تلف میکنیم.