چقدرمادربودن سخته ازهمین الان دلتنگشونم دارم میره کربلا یک جای خیلی خیلی بهتره ولی جدایی ازبچه ها قلبم روبه درداورده امروز بردیمشون پارک وبازی کردن بعدن بستنی گرفتیم خوردن وذوق میزدن قبل خوابم نوازششون کردم واشک ریختم فردامیزارمشون خونه مامانم ومیریم مطمئنم کل مسیرو اشک بریزم بیاین منو اروم کنین