این آخرین افتضاح بود
کلیدمو گم کردن
رفتن بیرون در کوچه رو قفل زدن
فک کن از ساعت ۵ صبح رفتن ۷ شب برگشتن با بابام
شارژ نداشتم زنگ بزنم
ساعت ۵ عصر باید میرفتم کلاس هرچی زنگ زدم تک بیوفته بهم زنگ بزنن نزدن😑
آخر نتونستم برم کلاس
۱۹ سالمه محض اطلاع
وقتی اومدن دعوا کردم باهاشون
انقد عصبانی بودم حد نداشت یهو ی حرف بدی از دهنم درومد
اومد حالا مامانم منو کتک زد لای کتکاش گفت از بیرون میای خسته ی نفر پاچه بگیره چه حسی داری😶
درحالی ک هروقت میره بیرون میاد خونه تمیز برق میزنه اون میپره به من سر هر بهونه ای با اینک کاری نداشته باش یعنی غیر امروز