بیاین از مادرشوهرم بگم براتون هنگ‌کنین

بخداخواهر اخه وقتی میری اونجا ازت الکی عیب میگیره من نمیدونم این زن ۶۰ساله مریضه روانیه،.؟ والا همچین موجودی توعمرم تاحالا ندیده بودم مثلا به فرض مثال میری اونجا سر بزنی اینم من دلم نمیخاد برم بااصرار شوهرم میگم بزار برم شوهرم ناراحت نشه...میری میشینی میایی..بعد که اومدی خونه فیلم شروع میشه ...غیبتها تهمتها ایرادها حالا چیشده؟ مادرشوهرم شوهرمو پر کرده که زنت چاق شده چاقی بهش نمیاد خواهرش چقدر دخالت میکنه توزندگیتون لباس زنت چرا بیحجاب بود...داستان میسازه تا شوهرمو کلا متقاعد کنه ....حالا شوهر من میاد خونه دعوا مرافع میشه..رژیم بگیرو ازاین حرفها بهانها نمیگه که حرفهای ننمه پشت ننشو خالی نمیکنه...ولی فتنه خانوم دعوا میندازه بینمون ...روزی ۵بار زنگ میزنه ب شوهرم میگه حالا زنت کجاست چکار میکنه شوهررم میگه حالا رفته دست ب اب....بعدش اومد اینکارو کرد بعدش اونکارو کرد من دلم خونه

عزیزم هیچکس تا قبل از اینکه زیر یک سقف برن همدیگه رو نمیتونن بشناسن . ازدواجهای ما شانسیه ، برای بعضی پر در میاد برای بعضی پوچ . 

این ها ب کنار ....مالی میکنه ازش...مغزشو شستشومیده هفته ۲بار.واقعن نمیفهمم دیگه با این موجود دوپا چکار کنم؟ شماها بگین بچها .من چکار کنم 

دقیقا شانس ماهم اینجوری شده

48 ک سنی نیست. منم تعجب کردم با اینک جوونه اینقد تنبلو کوته فکره

آخه معمولا مادرشوهرای جوون خ عاقل و روشن فکرن

اون دوستمون که میگه برو باهاش توهم همه چیز سفارش یده یا باید بری عیب وایراد بگیره و دعوا مرافع بین منو شوهرم بمدازه...یا باید کلا رفتو امدمو کم کنم ...یابرم و همش باهاش درکیر ذهنی روانی بشم والا من میگم این بیماره یه طوریش هست البته قرص اعصابم مصرف میکنه مادرشوهرم 

دقیقا ای کاش زودتر شناخته بودمشون وگرنه توخونمون راهشون نمیدادم حیونن نه ادم 

یه بار بشین واقعا به شوهرت بگو. بگو میخام با خوشی ادامه بدیم. بگو هر چی میگن بگو باشه اما نيار توی خونه که نه به اونا بربخوره نه ما ناراحت بشیم. 

لوس بازی و شیرین کاری جواب نمیده؟ 

اگه نمیشه باهاش دربیفتی پس باهاش کنار بیا. بهش محبت کن تا شاید متوجه اشتباهش بشه 

شوهرتون که همفکر اونها هست چکارش میکردی ؟ 

والا مشکلم همینه نمیدونم چکارش کنم هفته ۲بارم توسط ننش ریکاوری مغزی میشه ...اصلا نمیدونم چکار کنم خیلی بهش فکر میکنم چکار کنم 

والا مشکلم همینه نمیدونم چکارش کنم هفته ۲بارم توسط ننش ریکاوری مغزی میشه ...اصلا نمیدونم چکار کنم خیلی بهش فکر میکنم چکار کنم قبلا باهاش حرف میزدم میگفتم ببین مادرت چکار میکنه اما منومقصر میکرد و باهام دعوا میکرد طرف خانوادشو میگرفت اللن دیگه خسته شدم اگر بگم تهش کتک کاریه

عصبیش میکنن اونم توسط بهانه گیریهای الکی وعیبهای الکی از من. وقتی پرش میکنن توخونه حرف کلفت بهت میزنه توهین میکنه اصلا نمیدونم چکار کنم چجوری بگم که کتک نزنه داد نزنه ..وای بدبخت پدرشوهرمم از دست این زنه مرد 

خب محاسنش هم ببین ، خیانت نمیکنه ، خرج میده ، دوست داره ، سرپ مزاج نیست . توی جامعه محترمه . در میون جمع احترام برات قائله و ..........

خیلی از خانمها اینقدر مشکلات دارن که شوهر شما براشون روُیایی محسوب میشه .  

والا داغونمون کرده هر هفته عین بمب توخونمون میترکه...از دست فتنه خانوم .والا دیگه نمیکشم