سنت از یجایی به بعد گذشت تو خونه اضافه میشی و پدر و مادرت دائما دنبال بهانه هستن
شکست بخوری چه عاطفی چه کاری میزنن تو سرت دائما زخم زبون میزنن بعد میگن چرا افسرده ای
درس نخونی میشی بی عرضه کار کنی میشی حمال
بری جلسات تراپی و مشاور حتی با تشویق خود پدرمادرت باید بشنوی که روانی و دیوونه اگه تغییر مثبتی هم کردی اونا جنبه منفی شو میبینن
داری زندگی خودتو میکنی تو تنهایی خودت راحتی میزنن تو سرت که کسی نمیاد تورو بگیره و...
تو جمع بقیه تعریف بچه هاشونو میکنن پدریا مادرت تورو تحقیر میکنن
از همه مهم تر میگن تو پول خودتو پس انداز کن ما هستیم ولی وقتی چیزی با پول خودشون برات میخرن دائم منت میزارن...
حسووودیم میشه به اونایی که مجردی زندگی میکنن نه منت سرشونه ن اعصاب و روانشون بهم میریزه