پیرو تاپیک های قبلی  
این هم بگم که همسرم آنقدر خسیسه از عمد گذاشت زمان بگذره که هم خیالش راحت شه من حتما سر کار میرم، هم کم توقع شده باشم و به بیچارگی و لب مرز یائسگی رسیده باشم. 
وگرنه میتونستیم خیلی زودتر از اینها آزمایشات قبل بارداری بریم و اصلاح سبک زندگی کنیم. 
نه که الان دم آخر. 
ازش متنفرم.