دورهمی دوستان قدیمی (+جدیدیااااااا)

نهار چی دارین فردا

من دلم کئی پلا با بادمجون سرخ شده و غوره وسبزی خوردن و ماست دلال زده میخواد

مه دست در بورده

امشب یه عکسی نشونش دادم بعد گفتم مهسان مامان من خوشگلم یا این خانوم 

حالا خانومه خیلی خوشگل بود خواستم ببینم بچه چی میگه 

دیدم هی نگام کرد گفت مامان میدونی خب این خانوم سنش کمه ....اوووم آرایش داره .....هوووم لباسش مده ...گفتم مهسان خب چرا نمیگی خوشگله ....میگه آدم به روحیه آخهضربه میخوره😅😅😅😅 قشنگ نابودم کرد😅

نمیدونم😏😏

🤣🤣🤣🤣

من امشب قورمه سبزی داشتم 

فردا دارم کنارش کوکو سبزی هم درست میکنم با برنج بخورن

کئی ندارم 😕

من کدوپلودوست ندارم.همسرم بادمجون دوست نداره،دخترم هردوتاشو.واسه همین هیچوقت غذای اصلیمون نیست.گاهی برای همسرم کدوپلودرست میکنم بانیمرو

من شایدآش ترش درست کنم.خیلی وقته درست نکردم.بچه ها دوست ندارن

فردا میزاره 

مستقل دختر خوبیه

نوش جونشون. من گوجه بادمجون سرخ میکنم روش آبغوره میریزم 😋

من دارم. حسش نیست.. تازه عموی شوهرم زنگ زده اگه فردا زنت خونس پسرم بعد مدرسه بیاد اونجا😩😩😩اونو پسرم به هم بیفتن خونه رو میترکونن😬بچه ی مردمو بتونم ساکت کنم مال خودمو نمیتونم😂😂

مردی منم کئی دوس نداره ...کیان هم بادمجون... از وقتی آقاجون رفت فک کنم کئی پلا نخوردم چند روز پیش تو ساری بنر جشنواره کئی پلا دیدم از اون روز دلم میخواد😢

من گوجه بادمجونم سرخ نمیکنم ولی فردا میخوام انقلاب کنم پلو هم شل بپزم بهم مزه بده امروز دون دون بود حس میکنم پلو نخوردم 

آش ترش عاشقشم مخصوصا آش ترشی که همسایه ی مامانم درست میکنه

من به چیزی یادم اومد 

رفته بودم مطب برای کولونوسکوپی 

 غیر دکتر یدونه متخصص بیهوشی کنارم بود به آقا دیگه هم بود نمی‌دونم چی کاره بود 

لباسای یک بار مصرف رو پوشیدم 

شلوار اونقدر کوتاه بود یکم از زانوم پایین تر بود 

با کلی خجالت رفتم رو تخت دراز کشیدم 

من بهوش اومدم متخصص بیهوشی می‌گفت خانم فلانی خوبین 

گفتم ارررررررره 

ولی خبیییییییسم 

گفت چی ؟

گفتم ببین خیسم خیس

گفت نه خیس نیستی 

حالا هی دستمو میزنم به شلوار به بار مصرفی که تنمه و به اون قسمت همش میگفتم به خدا خیسه 

ببین آخه 

گلاب به روتون آخه برای آندوسکوپی دو روز فقط باید مایعات بخوری و پودری که باعث میشه روده کامل تخلیه بشه 

نمی‌دونم چرا تو عالم بیهوشی فکر میکردم دستشویی کردم 

وای فکر کنم تا مدتها بهم خندیدن 

حالا خواهرم اومد منو ببره لباس عوض کنم 

هی به خواهرم میگفتم شلوارم خیسه 

گفت نه خیس نیست

حالا مگه تموم میکردم 

وقتی بعدا خواهرم تعریف کرد اولش خجالت کشیدم ولی بعدش کلی خندیدم

مامان امسال هرچی کاشت در نیومد🙃 

به به فردا رادمان خوش به حالش میشه😁 

🤣🤣🤣🤣

آره جشنواره کدوهمه سال برگزارمیشه